Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






حالات و صفات سیّدجلال
تالیفات استاد - کتاب از خود رسته

حالات و صفات سیّدجلال

گنجِ نهان

مرحوم تناوش روحیه‌ی کَنزی داشتند یعنی مثل گنجی بودند که خود را مخفی می‌ساختند. شخصیّتی کاملاً اجتماعی داشتند و در بذله‌گویی و ارتباط با دیگران، یکّه‌تاز و بی‌مثال بودند، ولی درواقع از این ابزار برای مخفی کردن خود، استفاده می‌کردند.

در معاشرت با مهندس تناوش، همین که کسی می‌خواست پی‌ببرد با یک ولیّ خدا در ارتباط است، با بذله‌گویی و مزاح از این موقعیّت عبور می‌کرد تا ذهنِ فرد مقابل ابداً به این سمت نرود که با یک فرد خاص مواجه است؛ حتّی کسانی که سالیان دراز با مرحوم تناوش در یک خانه زندگی می‌کردند، ایشان را نمی‌شناختند، چون خود ایشان این ناشناس و گمنام ماندن را در مورد خود می‌پسندید و آن را مدیریت می‌کرد.

به‌نظر من یکی از روش‌هایی که مرحوم تناوش تفسیر و تحلیل دیگران را نسبت به خود مدیریت می‌کرد، آلبوم‌های عکسی بود که از تصاویر خودش در نقاط دیدنی عالَم، مجالس و جاهای مختلف و در دیدار با آدم‌هایی که ملاقات کرده بود، سامان داده بود. مرحوم تناوش از سالیان زندگی خود در خارج عکس‌های فراوانی داشت که حجم‌شان چند آلبوم را تشکیل می‌داد. به‌نظر من کارکرد اصلی این عکس‌ها، آن بود که راه و روش واقعی مرحوم تناوش، پنهان و کتمان و نهان شود. همان‌طور که کسانی برای آن‌که وانمود کنند به مناطق زیارتی یا سیاحتی رفته‌اند، به عکاسی‌های بخصوصی می‌روند و کنار تصویر یک بارگاه یا یک منظره‌ی طبیعی عکس می‌اندازند تا به بینندگان این‌طور القا کنند که واقعاً در آن موقعیّت مکانی حضور داشته‌اند؛ مرحوم تناوش هم با آن عکس‌ها چیزی را نشان می‌داد که همه‌اش - یا لااقل بخش عمده و اصلیِ آن - واقعیّت نداشت و او هم همین را می‌خواست. می‌خواست به شکلی مسالمت‌آمیز و بی‌هیچ اظهارِ خلافِ‌واقعی، بیننده را دچار خطای در تحلیل نسبت به خود کند.[۱]

گاهی می‌شد کسی به ایشان مراجعه می‌کرد که حسبِ ظاهر هیچ آشنایی قبلی با هم نداشتند و از مرحوم تناوش خواسته‌ای داشت که قاعدتاً تنها، کسی می‌توانست خواسته‌ی او را برآورده کند که خیلی خوب او را بشناسد. در چنین موقعیّتی یکی دیگر از روش‌های مرحوم تناوش خود را می‌نمایاند. مرحوم تناوش در ظاهر طوری رفتار می‌کرد که فرد گمان نکند او را از باطن می‌شناسد و ولیّ خاص خداست. مثلاً سؤالی در مورد خود فرد می‌پرسید، از علائق شخصیِ او سؤال می‌کرد یا از آن فرد درباره‌ی آخرین خوابی که دیده بود، می‌پرسید و وقتی فرد به‌حرف می‌آمد، مرحوم تناوش پس از شنیدن صحبت‌های وی، راهنمایی یا دستور خاصی را بیان می‌کرد، مثلاً می‌گفت دو رکعت نماز بخواند یا ...؛ حال آن‌که مرحوم تناوش از همان ابتدا، باطن آن فرد را می‌دید و آن حرف‌ها و صحبت‌ها چیزی به معلومات مرحوم تناوش از فرد مراجعه کننده اضافه نمی‌کرد. مرحوم تناوش این کار را می‌کرد تا فرد حاضر، گمان کند، برمبنای معلوماتی که خودش به مرحوم تناوش داده، آن راهنمایی را گرفته است. برخورد صمیمانه‌ی سیّدجلال با افراد طوری بود که خیلی زود حس می‌کردند با او قرابت و یگانگی دارند.[۲]



[۱]. برگرفته از گفته‌های محمّدمهدی اسلامیه در تاریخ دهم اسفند ۱۳۹۱/

[۲]. همان.