Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






اشعار
تالیفات استاد - کتاب از خود رسته

اشعار 

سرایندگان اشعار عرفانی را به دو گروه می‌توان تقسیم کرد. گروهی وجهِ غالبِ شخصیّت‌شان شاعر بودنِ آنهاست و در اشعارشان به مضامین عرفانی پرداخته‌اند. گروه دوم عارفانی هستند که در حالِ شور و التهابِ تجربیات عارفانه و هیجان عشق به خدا  و اولیاء الهی، یافته‌ها و احساس‌های خویش را با الفاظی آهنگین و موزون اظهار کرده‌اند.

گروه اوّل اهتمامشان عمدتاً بر مراعات قواعد و ظرایف شعری بوده؛ ولی گروه دوم گرچه غالباً اصراری بر شکستن قالب‌های شعری نداشته‌اند؛ امّا چندان اولویّت و اهمّیّتی برای مراعات آنها قائل نبودهاند. البتّه این بدان معنا نیست که «عارفانِ شاعر» آثارشان از فخامت و ارزش‌های ادبی و هنری کم‌بهره است؛ بلکه به‌عکس، برترین چهره‌های عرصه‌ی شعر و ادب فارسی همین عارفانِ شاعر بوده‌اند؛ امّا علی‌رغم همه‌ی توانمندیِ ادبی و ظرافت در اندیشه و بیان و تسلّط بر فنون شعری که جملگی از آثارِ روحِ لطیف و معنوی عارفانه‌ی آنها بوده است؛ بعضاً به‌عمد، قالب‌های مزبور را شکسته و در بیان و اظهارِ تجربیات عارفانه و معارفِ بلند خویش، به‌عرصه‌های فراتر از محدودیتِ آن قالب‌ها گام نهاده‌اند.

امّا عارفانِ شاعری هم بوده‌اند که به‌رغم آهنگین بودن و لطافتِ سروده‌های‌شان، اساساً چندان اهتمامی به مراعاتِ قالب‌های شعری نداشته‌اند. لذا در مورد سروده‌های آنها نباید انتظار داشت قواعد و ظرایف شعری را در حدّی که دیگرشاعران به آن پای‌بندند، مراعات نموده باشند و در صورت عدم مراعات آن قواعد و ظرایف، نباید سروده‌های ایشان را به‌لحاظ محتوایی کوچک شمرد.

مرحوم تناوش به‌عنوان یک عارف، در زمره‌ی این گروه جای دارد؛ لذا در مطالعه‌ی سروده‌هایی که از ایشان در دفاتر شعر و دیگر دست‌نوشته‌های‌شان آمده است، باید این نکته را درنظر داشت.

به‌عنوان نمونه، بعضی از سروده‌های مرحوم تناوش را می‌آوریم.

دوشینه به نیمه‌شب صراحی در دست
دلـبر بـه کنارم و ز بـدمستی خویش

دنیا که در او مرد خدا
دل نسرشته است

مراد از می بی‌غش که صالحان نوشند
وصال یار قدیمی که عارفان جویند
چو حافظم نبوَد شاهد و می و ساقی
چو شمس
دین نبوَد قصر قیصرم مأوی

از خاک به روح وآنجا سرمست
از فرش به عرش و آنجا همه مست

نـامرد کـه مائیم، چرا دل بسرشتیم؟

شراب لعل معانی ز چشم یار من است
صبُوحیِ رخ مست و دل خمار من است

«جوادِ بزم محبّت»[۱] دلیل راه من است
خیال رومی و شعرش چراغ[۲] راه من است



[۱]. اشاره به آیت‌الله محمّدجواد انصاری همدانیŠ.

[۲]. در اصل : شعار