Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






رحلت و پس از آن
تالیفات استاد - کتاب از خود رسته

رحلت و پس از آن 

آمادگی

سیّدجلال اواخر عمر ظاهری، به‌شدّت از نارحتی تنفّسی رنج می‌بُرد. یک بار به گمان این‌که ناراحتی ایشان «آسم» است، به ایشان عرض کردم نزد درمانگری که از طریق طبّ سنّتی بیماری آسم را درمان می‌کرد، بروند. ایشان به من فرمودند: «ناراحتی تنفّسی من آسمِ متداول نیست؛ بلکه ناشی از تشعشعات رادیواکتیو است که در سفرهایی که به مناطق کویری داشته‌ام به من آسیب رسانده است.»[۱]

مرحوم تناوش برای راه‌اندازی یک کارخانه‌ی نسّاجی و خدمت به محرومان آفریقایی به گینه سفر کرده بود. در آن‌جا روزی با دو نفر از همراهانش برای گردش و دیدن شهر از هتل خارج می‌شود. در راه با دزدان سیاهپوست مواجه می‌شود. یکی از آنها شیئی آهنی را بر گردن مهندس می‌گذارد و تمام آنچه را داشت می‌بَرَد. در اثر فشاری که به ناحیه‌ی گلوی ایشان وارد شده بود، با توجّه به بعضی زمینه‌های قبلی، مرحوم تناوش دچار تنگی نفس شدند که بعدها این بیماری به نوعی آسم تبدیل شد.[۲]

او به‌رغم روحیه‌ی معاشرتی خوبی که داشت، در اواخر عمر، یعنی یکی دو سال آخر، از سرِ خلوت با محبوب ازلی، از رفت و آمدهای خود کم کرده بود. گویی خود را آماده‌ی سفر ابدی می‌کرد. این آخری‌ها ملائکه‌صفت شده بود. روزه می‌گرفت، هر روز هم یک جزء قرآن می‌خواند.[۳]

او در اواخر عمر خود می‌گفت: «مرا از آن عالَم صدا کرده‌اند و باید بروم.»[۴]



[۱]. برگرفته از گفته‌ها‌ی مهدی طیّب در تاریخ بیست‌وسوم دی‌ماه ۱۳۹۳/

[۲]. برگرفته از گفته‌های فاطمه انصاری‌همدانی (تناوش)، در تاریخ دوم آذرماه ۱۳۸۸/

[۳]. همان.

[۴]. همان.