Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






مهدویّت در احادیث اهل سنّت
تالیفات استاد - کتاب جان جهان

مهدویّت در احادیث اهلسنّت

همان طور که ذکر شد، مهدویّت عقیده‌ای اسلامی است و اختصاصی به شیعیان ندارد. این اصل اعتقادی در تمام فرق اسلامی اعم از شیعه و اهل‌سنّت به استواری وجود دارد؛ زیرا علاوه بر اینکه آیات قرآن به‌صراحت آن را بیان کرده‌اند، احادیث فراوانی در معتبرترین منابع شیعی و سنّی در زمینه‌ی مهدویّت وجود دارد که هریک از مذاهب از طریق سلسله راویان خود، آنها را از پیغمبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلّم) نقل کرده‌اند و در معتبرترین متون حدیثی­شان نوشته شده است. در نتیجه هم شیعه قائل است این احادیث را پیغمبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرموده‌اند و هم سنّی؛ ولذا متفّقٌ علیه بین همه­ی مذاهب اسلامی است.

تعداد احادیثی که اهل‌سنّت‌ در صحاح ستّه و سایر کتب حدیثی معتبر خود از رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم درباره‌ی حضرت مهدی‌ارواحنافداه و آخرالزّمان نقل کرده‌اند، کمتر از احادیثی نیست که شیعیان روایت کرده‌اند. در این قسمت به نمونه‌هایی از این احادیث در منابع اهل‌سنّت‌ اشاره می‌کنیم.

در منابع متعدّد اهل‌سنّت از رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم روایت شده است: مَنْ مٰاتَ بِغَیْرِ اِمٰامٍ مٰاتَ مِیتَةً جٰاهِلِیَّةً:[i] هرکس بدون [شناخت] امام بمیرد‌ به مرگ دوران جاهلیّت از دنیا رفته است‏. واضح است که در این حدیث‌ مقصود از امام زمانی که در صورت نشناختن ایشان غیرمسلمان از دنیا می‌ر‌ویم، حاکمان دنیا یا فرمانروایان کشورهای اسلامی در گذشته و حال نیست‌. هیچ انسان عاقلی باور نمی‌کند پیغمبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرموده باشند اگر کسی مثلاً فلان پادشاه سعودی را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیّت مرده است! لذا این سخن رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم ثابت می‌کند برای هر زمانی امامی وجود دارد.

در بسیاری از منابع‌ اهل‌سنّت احادیث فراوانی وجود دارد مبنی‌بر اینکه جانشینان رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم دوازده نفرند. از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) منقول است‌: یَکُونُ لِهـٰذِهِ الْاُمَّةِ اِثْنَیْ عَشَرَ خَلِیفَةً:[ii] برای این امّت‌ دوازده خلیفه و جانشین خواهد بود. همچنین مسلم نیشابوری در صحیح خود به دو سند از جابربن‌سمرة روایت کرده است که او می‌گوید: همراه پدرم بر رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم وارد شدم و شنیدم که فرمودند‌: اِنَّ هـٰذَا الْاَمْرَ لٰا یَنْقَضِی حَتّىٰ یَمْضِیَ فِیهِمْ اِثْنٰا‌عَشَرَ خَلِیفَةً ]قالَ ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلٰامٍ خَفِیَ عَلَیَّ فَقُلْتُ مٰاذٰا قٰالَ؟] قٰالَ: کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ:[iii] به‌درستی که این امر (دین اسلام) به سرانجام نمى‏رسد مگر هنگامی که دوازده نفر از جانشینان من دوران خود را طی کنند.]سپس به آهستگی جمله‏اى فرمودند که من نشنیدم. از پدرم پرسیدم پیامبر چه فرمودند؟ گفت:] پیامبر فرمود‌ند: همه‏ی ایشان از قریشند. در همان کتاب‌، سمّاک‌بن‌حرب از قول جابربن‌سمرة نقل کرده است: اِنْطَلَقْتُ اِلىٰ رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم وَ مَعِیَ اَبِى فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ لٰا یَزالُ هـٰذَا الدِّینُ عَزِیزاً مَنِیعاً اِلىٰ اِثْنَیْ عَشَرَ خَلِیفَةً:[iv] همراه پدرم بر رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم وارد شدم و شنیدم که آن حضرت فرمودند‌: همواره دین اسلام‌ عزیز و پیروز و در اوج مناعت و کرامت است تا زمانی که دوازده جانشین من در بین امّت باشند. تنها مصداق منطقی که برای این احادیث می‌توان قائل بود دوازده امام مورد اعتقاد شیعیان است که دوازدهمین ایشان حضرت مهدی ارواحنا فداه هستند.

محدّثان اهل سنّت نقل کرده‌اند که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: مَن اَنـکَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ فَقَدْ کَفَرَ:[v] کسی که قیام و انقلاب حضرت مهدی ارواحنا فداه را انکار کند کافر است.

نیز نقل کرده‌اند که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیٰا اِلّٰا یَوْمٌ وٰاحِدٌ لَطَوَّلَ اللّٰهُ ذٰلِکَ الْیَوْمَ حَتّىٰ یَبْعَثَ اللّٰهُ فِیهِ رَجُلاً مِن وُلدِی اِسْمُهُ اِسْمِى‏ وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِى‏ یَمْلَاءُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمٰا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً:[vi] اگر از عمر دنیا بیش از یک روز باقی نماند، خدا همان یک روز را آن‌قدر طولانی می‌کند تا یکی از فرزندان من که هم­نام من و هم کنیه­ی من است،[vii] در آن روز قیام کند و در حالی که دنیا پر از ظلم و جور است، دنیا را از عدالت و قسط آکنده سازد.

همچنین احادیث فراوانی در منابع حدیثی اهل سنّت نقل شده است‌ مبنی‌بر اینکه مهدی این امّت‌ از فرزندان رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم است؛ برای مثال بخاری از قول امّ‌سلمه همسر پیامبر نقل کرده است که رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند‌: اَلْمَهْدِیُّ حَقٌّ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ فاطِمَةَ:[viii]مهدی(علیه السلام) حقّ است و از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) می‌باشد. در احادیث دیگری از رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم نقل شده است که حضرت مهدی(علیه السلام) از نسل امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) می‌باشند‌؛ برای مثال، نقل کرده‌اند که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) خطاب به حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند‌: وَ مِنّٰا سِبطٰا هـٰذِهِ الْاُمَّةِ وَ هُمٰا اِبْنٰاکِ الْحَسَنُ وَالْحُسَینُ وَ هُمٰا سَیِّدٰا شَبٰابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ اَبُوهُمٰا وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ خَیْرٌ مِنْهُمٰا. یٰا فٰاطِمَةُ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ اِنَّ مِنْهُمٰا مَهْدِیُّ هـٰذِهِ الْاُمَّةِ اِذٰا صٰارَتِ الدُّنْیٰا هَرْجاً وَ مَرْجاً وَ تَظٰاهَرَتِ الْفِتَنُ وَ تَقَطَّعَتِ السُّبُلُ وَ اَغٰارَ بَعْضُهُمْ عَلىٰ بَعْضٍ فَلٰا کَبِیرٌ یَرْحَمُ صَغِیراً وَ لٰا صَغِیرٌ یُوَقِّرُ کَبِیراً فَیَبْعَثُ اللّٰهُ عِنْدَ ذٰلِکَ مِنْهُمٰا مَنْ یَفْتَحُ حُصُونَ الضَّلٰالَةِ وَ قُلُوباً غُلْفاً یَهْدِمُهٰا هَدْماً یَقُومُ بِالدِّینِ فِی آخِرِ الزَّمٰانِ کَمٰا قُمْتُ بِهِ فِی اَوَّلِ الزَّمٰانِ وَ یَمْلَأُ الْاَرْضَ عَدْلاً کَمٰا مُلِئَتْ جَوْراً:[ix] و دو سبط این امّت از ما هستند و آن دو، فرزندان تو‌ حسن و حسین(علیهما السلام) می‌باشند که سرور جوانان اهل بهشتند و به خدایى که مرا به راستى مبعوث فرموده است پدر آنها از خود آنان بهتر است. ای فاطمه‌! قسم به آنکه مرا به حقّ برانگیخته است‌ مهدی این امّت از نسل این دو پسر توست[x] و ظهور او هنگامى است که سراسر دنیا را هرج و مرج فراگرفته باشد و فتنه‏ها و آشوب‌ها از هر طرف سربر‌آورده و راه‌ها براى راهروان ناامن و مسدود شود و مردم فرصت‌طلب دست به غارتگرى دراز کرده باشند و شفقت و مهربانى ازمیان مردم رخت بر‌بندد؛ به‌طورى‌که بزرگ بر کوچک ترحّم نکند و کوچک احترام بزرگ را رعایت نکند. در این هنگام است که خداوند تعالى از نسل این دو تن بزرگوارى را بر‌مى‏انگیزاند تا حصارهاى گمراهى را بگشاید و گمراهان را از پاى در‌آورد و دل‌هاى تیره را که قفل ظلمت بر آنها آویخته شده است، باز ‏کند و دین الهى را در آخر‌الزّمان همان‌گونه رواج ‏دهد که من در آغاز رسالتم به ترویج آن قیام کردم و دنیا را پر از عدل و داد ‏کند درحالى‌که از ظلم و جور پر شده باشد.‌

در حدیث دیگری است که رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم فرموده‌اند‌: لَتُمْلَأَنَّ الْاَرْضُ جَوْراً وَ ظُلْماً فَاِذٰا مُلِئَت جَوْراً وَ ظُلْماً یَبْعَثَ اللّٰهُ رَجُلاً مِنِّی اِسْمُهُ اسْمِی وَ اسْمُ اَبِیهِ اسْمُ اَبِی‏ فَیَمْلأَها عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمٰا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً:[xi] زمین از ستم و بیداد پر خواهد شد و هرگاه چنین شود‌، خداوند مردى را که هم‌نام من است و اسم پدرش نیز اسم پدر من است،[xii] بر‌انگیزد تا زمین را از عدل و انصاف پر کند؛ چنانکه از ستم و بیداد پر شده باشد.

همچنین احمد حنبل به سند خود از حضرت على(علیه السلام) از رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم روایت مى‏کند: لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیٰا [الدَّهْرِ] اِلّٰا یَوْمٌ لَبَعَثَ اللّٰهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلاً مِنّٰا یَمْلَؤُهَا عَدْلاً کَمٰا مُلِئَتْ جَوْراً:[xiii] اگر از دنیا بیش از یک روز باقى نمانده باشد، خداوند عزّ و جلّ مردى از خاندان ما را برمى‏انگیزاند تا دنیا را همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده باشد‌، لبریز از عدل سازد. لازم به ذکر است که حافظ ابو‌الحسن محمّدبن‌حسین‌بن‌ابراهیم‌بن‌عاصم أبرى‏‌ در کتاب مناقب شافعى این حدیث را با عباراتی کامل‌تر، چنین روایت کرده است‌: لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیٰا اِلّٰا یَوْمٌ لَطَوَّلَ اللّٰهُ ذٰلِکَ الْیَوْمَ حَتّىٰ یَبْعَثَ رَجُلاً مِنْ اَهْلِی [اَهْلِ‌بَیْتِی] یُواطِئُ اِسْمُهُ اِسْمِی وَ اِسْمُ اَبِیهِ اِسْمُ اَبِی یَمْلأُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمٰا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً:[xiv] اگر از دنیا جز یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چندان طولانى گرداند تا مردى را از اهل‌ من برانگیزد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من باشد و او زمین را پر از عدل و داد کند؛ چنانکه پر از ظلم و ستم شده باشد.

در کتب ششگانه‌ی اهل‌سنّت احادیث فراوانی درباره‌ی فضائل و مناقب پنج تن اصحاب کساء یعنی پیامبر و اهل‌بیت ایشان: نقل شده است که گزیده‌ی آنها با عنوان فضائل الخمسة من الصّحاح السّتة به‌صورت جداگانه در سه جلد گردآوری شده‌ است.[xv] در جلد سوم این اثر فصلی به این موضوع اختصاص یافته که مهدی(علیه السلام) از اهل‌بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) از نسل حسین(علیه السلام) است.[xvi] این اثر ارزشمند به زبان فارسی با عنوان فضائل پنج تن: در صحاح ششگانه‌ی اهل‌سنّت ترجمه شده[xvii] و بخشی از جلد چهارم آن به احادیث مربوط به امام زمانارواحنافداه اختصاص یافته است.[xviii]



[i]. ابن‌ابی‌الحدید‌، شرح نهج‌البلاغه‌، ص ۱۵۵؛ محدّث‌ نوری، مستدرک‌الوسائل، ج ۱۸، ص ۱۷۷؛ مجلسی‌، بحار‌الانوار‌، ج ۲۳‌، ص ۹۲/

[ii]. ابن‌ابی‌الحدید‌، شرح نهج‌البلاغه‌، ص ۱۵۵؛ محدّث‌ نوری، مستدرک‌الوسائل، ج ۱۸، ص ۱۷۷؛ مجلسی‌، بحار‌الانوار‌، ج ۲۳‌، ص ۹۲/

[iii]. مسلم نیشابوری‌، صحیح‌، ج ۳‌، ص ۱۴۵۲؛ سیّدبن‌طاووس‌، الطّرائف‌، ج ۱‌، ص ۱۷۰/

[iv]. مسلم نیشابوری‌، صحیح‌، ج ۶‌، ص ۴؛ محدّث اربلی‌، کشف‌الغمّة‌، ج ۱‌، ص ۵۷/

[v]. حموینی، فرائد السّمطین، ج۲ ، ص۳۳۴ و ابن‌حجرعسقلانی، لسان‌المیزان، ج ۵، ص ۱۳۰/

[vi]. ترمذی، الجامع‌الصحیح، ج ۲، ص ۴۶/

[vii]. یعنی نام حضرت مهدیارواحنافداه محمّد است و کنیه­ی ایشان مانند کنیه­ی رسول الله۶ ابوالقاسم است. علاوه بر این همان‌طور که به موجب احادیث نام پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) در زمین «محمّد» و در آسمان «احمد» است (مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۹۶ و ج ۳۶، ص ۲۱۷) امام زمان(علیه السلام) هم دو نام دارند؛ یکی نام آشکار که «محمّد» است و دیگری نام پنهان آن حضرت که «احمد» است (صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمة، ج ۲، ص ۶۵۳؛ حرّعاملی، اثبات‌الهداة، ج ۵، ص ۱۰۷و مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۵)

[viii]. بخاری‌، تاریخ کبیر‌، ج ۸، ص ۴۰۶؛ بحرانی، بهجة‌النّظر، ص ۱۶۵/

[ix]. طبرانی‌، المعجم‌الاوسط‌، ج ۶‌، ص ۳۲۷ و ۳۲۸؛ هیثمى‌، مجمع‌، ج ۹‌، ص ۱۶۵/

[x]. پس از امام سجّاد‌(علیه السلام)‌ نسل ائمّه: به هم پیوست و این واقعه با ازدواج علیّ‌بن‌الحسین(علیه السلام) با فاطمه‌بنت‌الحسن(علیه السلام) محقّق گردید. بدین‌ترتیب‌ امامان پس از حضرت سجّاد‌(علیه السلام) هم از نسل امام حسن و هم از تبار امام حسین(علیهما السلام) هستند.

[xi]. سیوطی‌، الجامع‌الصّغیر‌، ج ۲‌، ص ۳۴۵؛ صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمة، ص ۲۸۶؛ قندوزی، ینابیع‌المودّة، ص ۱۸۶/

[xii]. برخی از اهل‌سنت مثل ابن‌تیمیه عبارت اِسْمُ اَبِیهِ اِسْمُ اَبِی را دلیل بر ردّ عقیده‌ی شیعه در مورد حضرت مهدی(علیه السلام) تلقّی کرده‌اند؛ چون نام پدر امام زمان(علیه السلام)، یعنی امام عسکری(علیه السلام) که حسن است، نام پدر پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) یعنی عبدالله نیست. کسانی پاسخ داده‌اند که احادیث حاوی این عبارت از نظر سند ضعیف است و در نقل‌های مستند این حدیث در منابع اهل‌سنّت، این عبارت وجود ندارد. (ترمذی، سنن، ج ۴، ص ۵۰۵) کسانی هم گفته‌اند صحیح این عبارت چنین است: اِسْمُ اَبِیهِ اِسْمُ اِبنِی یعنی نام پدرش نام فرزندم (حسن) است و در نسخه‌برداری بعضاً اِبنِی اشتباهاً اَبِی نوشته شده است.

[xiii]. حنبل‌، مسند‌، ج ۱‌، ص ۹۹؛ ابوداود‌، سنن‌، ج ۲‌، ص ۲۰۷ و ج ۴، ص ۱۵۱/

[xiv]. طبرانی‌، المعجم‌الاوسط‌، ج ۲‌، ص ۵۵؛ قندوزی، ینابیع‌المودّة، ص ۲۵۹؛ همدانی، مودّة‌القربی، ص ۹۸؛ ترمذى این حدیث را در جامع‌، بدون جمله‌ی‌ ( نام پدرش نام پدر من است)، آورده است.

[xv]. این گردآوری به همّت عالم شیعی سیّدمرتضی فیروزآبادی انجام گرفته است.

[xvi]. فیروزآبادی، فضائل الخمسۀ عن الصّحاح السّتۀ، ج ۳، ص ۳۲۷ به‌بعد: بابُ اَنَّ الْمَهْدِیَّ۷ مِنْ اَهْلِ‌بَیْتِ النَّبِیِّ۶ مِنْ وُلْدِ فاطِمَةَ(سلام الله علیها) مِنَ الحسین(علیه السلام).

[xvii]. ترجمه‌ی محمّدباقر ساعدی.

[xviii]. فیروزآبادی، فضائل پنج تن: در صحاح ششگانه‌ی اهل‌سنّت، ج ۴، باب ۳، ص ۳۳۸ به‌بعد.