Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






انسان کامل خلیفه‌ی خداوند
تالیفات استاد - کتاب جان جهان

انسان کامل خلیفه‌ی خداوند

ششمین زاویه‌ی نگرش به موضوع مهدویّت در جهان‌بینی عرفانی‌ این است که انسان کامل‌ خلیفه‌ی خداوند و جانشین و قائم‌مقام او در عالم است. همان‌طورکه گفتیم، انسان‌ کامل‌ مظهر همه‌ی اسماء الهی است‌. خداوند متعال در رابطه با خلقت حضرت آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام) در قرآن کریم فرموده است‌‌: وَ اِذْ قٰالَ رَبُّکَ لِلْمَلٰائِکَةِ اِنِّی جٰاعِلٌ فِی الْاَرْضِ خَلِیفَةً؛ قٰالُوا اَتَجْعَلُ فِیهٰا
مَنْ یُفْسِدُ فِیهٰا وَ یَسْفِکُ الدِّمٰاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ؟! قٰالَ اِنِّی اَعْلَمُ مٰا لٰا تَعْلَمُونَ؛
وَ عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْمٰاءَ کُلَّهٰا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلٰائِکَةِ، فَقٰالَ اَنْبِئُونِی بِاَسْمٰاءِ هـٰؤُلٰاءِ اِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ. قٰالُوا سُبْحٰانَکَ لٰا عِلْمَ لَنٰا اِلّٰا مٰا عَلَّمْتَنٰا اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ. قٰالَ یٰا آدَمُ اَنْبِئْهُمْ بِاَسْمٰائِهِمْ...:[i] و هنگامى که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمین جانشینى برای خود قرار خواهم داد. (این امر بر فرشتگان دشوار آمد و نتوانستند هضم کنند.) گفتند: پروردگارا! آیا کسى را در آن [جایگاه] قرار مى‏دهى که فساد و خونریزى کند‌؛ درحالی‌که ما تسبیح و حمد تو را به‌جا مى‏آوریم و تو را تقدیس مى‏کنیم‌؟! پس پروردگار فرمود: من چیزی مى‏دانم که شما نمى‏دانید. سپس خداوند (برای اینکه پرسش ملائکه را پاسخ گوید و به آنها تفهیم کند) علم همه‌ی اسماء را به آدم آموخت و آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى‏گویید از اسامى ایشان به من خبر دهید. فرشتگان عرض کردند: خداوندا‌! تو منزّهى و ما چیزى جز آنچه به ما تعلیم داده‏اى نمى‏دانیم؛ تو دانا و حکیم هستی. سپس خداوند به آدم فرمود‌: اى آدم! آنان (ملائکه) را از اسماء ایشان آگاه کن... . آیات‌ مذکور نشان‌دهنده‌ی این واقعیّت است که وجود انسان کامل‌ ظرفیّت دریافت تمامی اسماء الهی را دارد‌؛ درحالی‌که هیچ‌یک از ملائکه‌ چنین ظرفیّتی نداشتند. همچنین ضمیر «‌هِمْ» در کلمه‌ی «بِاَسْمٰائِهِمْ»‌، به ذوی‌العقول اشاره دارد‌. این نکته‌ی تأمّل‌برانگیزی است و حاکی از آن است‌ که اسمائی که خداوند متعال به حضرت آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام) آموخت الفاظ و حروف نبود‌ند‌؛ بلکه واقعیّات عینی و خارجی بودند.[ii] آن واقعیّات به استناد احادیث فراوان چیزی جز حقیقت انسان کامل و وجود مقدّس پیامبراکرم‌(صلی الله علیه و آله و سلّم) و اهل‌بیت عصمت و طهارت: نبودند.[iii] زمانی که حقیقت این اسماء مقدّس بر ملائکه عرضه شد،‌ فرشتگان قادر به درک آنها نبودند و بر ایشان ناشناخته بود‌؛ ولی آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام) به درک و معرفت این اسماء راه یافت. بدین‌ترتیب حتّیٰ ملائکه‌ی مقرّب مظهریّت تامّ ندارند و نمی‌توانند پذیرا‌ی تمامی اسماء الهی شوند. اکنون درمی‌یابیم که تنها انسان کامل می‌تواند خلیفه‌ی الهی برروی زمین باشد و هم اوست که می‌تواند مظهر همه‌ی اسماء و صفات الهی گردد. درنتیجه همه‌ی اهل عالم دربرابر خلیفه‌ی خداوند خاضع‌اند‌؛ تاجایی‌که حتّیٰ ملائکه‌ی مقرّب‌ دربرابر انسان به سجده افتادند.[iv] البتّه فقط ملائکه سجده نکردند؛ بلکه همه‌ی کائنات و تمام عالم خلقت سجده کردند و سجده بالاترین درجه‌ی خضوع و خشوع است. انسان کامل خلیفۀ‌الله است ولذا عالَم که دربرابر خداوند متعال تسلیم است‌،[v] دربرابر خلیفه‌ی خدا نیز تسلیم خواهد بود.[vi]

ممکن است این شبهه در اذهان پیش آید که خلیفه و قائم‌مقام‌ برای زمانی است که مستخلفٌ‌عنه وجود نداشته باشد‌. مثلاً وجود قائم‌مقام وزیر وقتی در وزارتخانه ضرورت می‌یابد که وزیر در سفر است و حضور ندارد و امور وزارتخانه با دستور و نظر قائم‌مقام وزیر جریان می‌یابد؛ در حالی که متصوّر نیست خداوند متعال لحظه‌ای در عالم حاضر نباشد تا نیازی به جانشین باشد؛ کمااینکه درصورت حضور وزیر، وجود قائم‌مقام ضرورت ندارد.

در پاسخ می‌توان گفت خلیفه‌ی خدا‌ مجرای فعل الهی و یدالله است و خداوند متعال‌ عالم را از مجرای او اداره می‌کند‌؛ نه اینکه در غیاب خداوند، به‌جای او بنشیند و به اداره‌ی امور عالم بپردازد. مثل مدیری که ازطریق ایادی خود کارها را انجام می‌دهد. به یک تعبیر می‌توان گفت مدیر کار را انجام می‌دهد و به تعبیر دیگر می‌توان انجام کار را به ایادی او نسبت داد.

ولایت خداوند‌ بالذّات و بالاصاله است و او مستقلاً محیط و شاهد بر عالم است؛ امّا ولایت خلیفه‌ی خدا‌ بالتَّبَع و بالنّیابه است.

انسان‌ هستی یا کون جامع است و همه‌ی مراتب وجود‌، از پایین‌ترین مرتبه‌ی اسفل سافلین که حضیض عالم خاک است تا بالاترین مرتبه که فوق عالم اسماء و صفات است، در دامنه‌ی سیر خلیفة‌الله قرار دارد‌؛ ازاین‌رو او می‌تواند در همه‌ی عوالم‌ خلیفه‌ی خدا باشد. اینکه خداوند فرمود: اِنِّی جٰاعِلٌ فِی الْاَرْضِ خَلِیفَةً، بدین‌معنا نیست که محدوده‌ی خلافت انسان کامل کره‌ی زمین است‌؛ بلکه بدین‌معناست که محلّ نصب یا جعل خلیفه برروی زمین است؛ امّا زمانی که به خلافت منصوب شد‌، قلمرو خلافتش تمامی عوالم خلقت را دربرمی‌گیرد. به‌اعتبار جنبه‌ی جسمانی‌، او در زمین خلیفه است‌؛ ولی به‌اعتبار مراتب بالاتر وجودش‌، او خلیفه‌ی خداوند در ملکوت، جبروت، لاهوت و تمامی عوالم است. لذا در یکی از فرمایشات امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده است‌: صَحِبُوا الدُّنْیٰا بِاَبْدٰانٍ اَرْواحُهٰا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْاَعْلىٰ اُولـٰئِکَ خُلَفٰاءُ اللّٰهِ فِی اَرْضِهِ وَ الدُّعٰاةُ اِلىٰ دِینِهِ:[vii] آنان با بدن‌هایی مصاحب و همنشین دنیا و زمینیان هستند که روح‌هایشان آویخته به ملکوت اعلی است. ایشان جانشینان خداوند در زمین او هستند و مردم را به دین او مى‏خوانند. بنابراین‌ قلمرو خلافت ایشان از زمین تا محلّ اعلی وَ اَنَّ اِلىٰ‏ رَبِّکَ الْمُنْتَهىٰ[viii] است و همه‌ی عوالم را دربرمی‌گیرد.



[i]. سوره‌ی بقره‌، آیات ۳۰- ۳۳/

[ii]. واژه‌ی «اِسْمْ»‌‌، از ریشه‌ی «سِمَه» به‌معنای فلش و راهنما گرفته شده است‌. هر موجودی در عالم‌ هم اسم لفظی دارد و هم اسم عینی. اسم لفظی‌ همان است که با حروف نشان داده می‌شود و ذهن کسی را که آن را می‌شنود یا می‌خواند به‌سوی آن موجود رهنمون می‌سازد‌؛ امّا اسم عینی و خارجی‌ هر موجود عکس یا مجسّمه یا هر نشانه‌ای از آن است که با مشاهده‌‌ی آن، یاد و توجّه به موجود مزبور در ذهن پدید می‌آید.

[iii]. فرات‌کوفی، تفسیرفرات‌کوفی، ص۵۶؛ محمّدقمی‌مشهدی، تفسیرکنزالدّقائق‌وبحرالغرائب، ج ۱، ص ۳۵۹؛ حسن‌بن‌ابی‌‌الحسن‌دیلمی، غررالاخبار، ص ۲۰۶ و مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۶۳/

[iv]. فَسَجَدَ الْمَلٰائِکَةُ کُلُّهُمْ اَجْمَعُونَ: پس تمام فرشتگان، همگی سجده کردند. (سوره‌ی حجر، آیه‌ی ۳۰؛ سوره‌ی ص، آیه‌ی ۷۳). وَ اِذْ قُلْنٰا لِلْمَلٰائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا اِلّٰا اِبْلِیسَ اَبىٰ‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کٰانَ مِنَ الْکٰافِرِینَ: و هنگامى که به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید، پس همگى به سجده افتادند؛ جز ابلیس که سر باز زد و تکبّر ورزید و از کافران شد.( سوره‌ی بقره‌، آیه‌ی ۳۴)

[v]. سوره‌ی مریم، آیه‌ی ۹۳ و سوره‌ی فصّلت، آیه‌ی ۱۱/

[vi]. ذَلَّ کُلُّ شَیْءٍ لَکُمْ: همه چیز در برابر شما (ائمّه:) رام و مطیع شد. (مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۳۲ و محدّث قمی‌‌، مفاتیح‌الجنان‌‌، زیارت جامعه‌ی کبیره)

[vii] . سیّد رضی‌، نهج‌البلاغه‌، حکمت ۱۴۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۷۶/

[viii]. سوره‌ی نجم، آیه‌ی ۴۲/