Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






اصالت عقیده به غیبت حضرت مهدیارواحنا‌فداه
تالیفات استاد - کتاب جان جهان

اصالت عقیده به غیبت حضرت مهدیارواحنا‌فداه 

مهمترین ویژگی دوازدهمین امام شیعیان نسبت به یازده امام بزرگوار پیش از خود، غیبت آن حضرت است. همان طور که پیشتر گفته شد، اهل‌سنّت‌ وجود و ظهور حضرت مهدیارواحنا‌فداه در آخرالزّمان را قبول دارند ؛ امّا بحثی که دستاویز اهل‌سنّت برای تاختن به شیعیان شده‌، مسأله‌ی اعتقاد شیعه به غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. اهل‌تسنّن معتقدند حضرت مهدیارواحنا‌فداه از نسل پیغمبر‌اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) و از فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و از نسل امام حسن مجتبی‌(علیه السلام) هستند[i]‌ و در آخر‌الزّمان متولّد می‌شوند و سپس قیام می‌کنند و انقلاب جهانی را به ثمر می‌رسانند. درحالی‌که شیعیان معتقدند حضرت مهدیارواحنا‌فداه فرزند بلافصل امام حسن عسکری‌(علیه السلام) هستند که در سحر‌گاه نیمه‌ی شعبان سال ۲۵۵ ‌هـ‌ .ق‌‌ چشم به جهان گشودند و اکنون در قید حیاتند و از سال ۲۶۰ هـ .ق که امام عسکری‌(علیه السلام) رحلت فرمودند، تا آنگاه که امر ظهورشان فرارسد، ‌دوران غیبت خود را طی می‌کنند.[ii] پس مهمترین اختلاف درباب مهدویّت در‌بین شیعیان و اهل‌تسنّن‌، مسأله‌ی غیبت حضرت مهدیارواحنا‌فداه است و در این زمینه‌ برخی از علمای اهل‌تسنّن ناجوانمردانه به شیعیان تاخته‌اند. برای مثال ابن حجر عسقلانی در یک قطعه‌ شعر دوبیتی‌، توهین عجیبی به شیعه می‌کند و می‌گوید:

مٰا آنَ لِسَردابٍ اَنْ یَلِدَ الَّذِی
فَعَلیٰ عُقولِکُمُ اْلأَفٰاءُ فَاِنَّکُمْ

سَمَّیْتُمُوهُ بِزَعْمِکُمْ اِنْسٰاناً
ثَلَّثْتُمُ الْعَنْقٰاءَ وَ الْغِیْلٰاناً
[iii]

آیا هنوز زمان آن نرسیده که سرداب یا زیر‌زمین‌ موجودی را متولّد کند که شما به گمان خود اسم او را انسان نهاده‌اید‌! اُف بر اندیشه‌های شما که برای سیمرغ و غول بیابانی سومینی ساخته‌اید. یعنی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یک موجود افسانه‌ای و خیالی است!

گروه دیگری از آنان اظهار داشته‌اند که شیعیان به دوازده امام قائل بودند؛ ولی امام یازدهم آنان فرزنددار نشد؛ پس برای اینکه خود را تبرئه کنند، به دروغ امام دوازدهمی برساختند که غیبت کرده و معلوم نیست چه زمانی ظهور خواهد کرد!

این‌گونه شبهات ما را بر آن می‌دارد دقیق‌تر و جدّی‌تر‌ به مسأله‌ی غیبت بپردازیم و به این تردیدها پاسخ دهیم.

نخستین پاسخ این است که علاوه بر اینکه غیبت امری بدون سابقه در ادیان الهی نیست و به شهادت قرآن کریم و احادیث مورد قبول اهل‌سنّت بسیاری از انبیاء عظام: دوران‌های کوتاه یا بلندی از امّتشان در غیبت بوده‌اند،[iv] استناد اصلی شیعه در عقیده به غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به خود قرآن کریم است. اکنون به یک نمونه از آیات حاکی از غیبت اشاره می‌کنیم.

قرآن کریم در بیان مشخّصات مؤمنان و اهل تقوا که می‌توانند از هدایت قرآن بهره ببرند، می‌فرماید‌: ذٰلِکَ الْکِتٰابُ لٰا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ:[v] ‌‌ آن کتابی است که هیچ شکّی در آن نیست و هدایتی است برای پرهیزگاران. سپس اوّلین خصوصیّت پرهیزگاران را این‌گونه توصیف می‌کند‌: اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ:[vi] کسانی که به غیب ایمان می‌آورند. هم از نظر محدّثان اهل‌سنّت و هم به‌موجب احادیث شیعه ایمان به غیب در این آیه ناظر بر باور به غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

خواجه کلان قندوزی از عالمان بزرگ اهل‌سنّت در رابطه با این آیه در کتاب ینابیع‌المودّﺓ به نقل از مناقب خوارزمى از واثلـبن‌الاصقع‌بن‌قرخاب از جابربن‌عبدالله انصارى این‌گونه روایت می‌کند: مردى از یهود به‌نام جندل‌بن‌جنادﺓبن‌جبیر خدمت رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم مشرّف شد و سؤالات متعدّدی درباب مسائل توحید مطرح کرد. حضرت با متانت و ملاطفت تک‌تک آنها را پاسخ دادند؛ پس از آنکه هیچ ابهامی برایش باقی نماند، در محضر رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم شهادتین گفت و مسلمان شد. آنگاه عرض کرد: شب گذشته در عالم رؤیا‌ خدمت موسى‌بن‌عمران(علیهما السلام) رسیدم و ایشان به من فرمود‌ند: اَسْلِمْ عَلىٰ یَدِ مُحَمَّدٍ خٰاتَمِ الْاَنبِیٰاءِ وَ اسْتَمْسِکْ اَوْصِیٰائَهُ مِنْ بَعْدِهِ ...: به‌دست محمّد(صلی الله علیه و آله و سلّم) خاتم پیامبران اسلام بیاور و به اوصیاى او‌ که پس از وی خواهند بود تمسّک کن. خدا را شکر مى‏کنم که مرا به دین اسلام مشرّف فرمود؛ اینک بفرمایید جانشینان و اوصیاى شما چه کسانى هستند تا به آنها تمسّک جویم. حضرت فرمودند: اوصیاى من دوازده نفرند. جندل گفت: درست است؛ من هم در تورات چنین یافته‏ام. ممکن است اسامى ایشان را بیان فرمایید؟ پیامبر‌(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: اَوَّلُهُمْ سَیِّدُ الْاَوْلِیٰاءِ اَبُوالْاَئِمَّةِ عَلِىٌّ ثُمَّ اِبْنٰاهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ...: اوّل آنها سیّد و آقاى اوصیاء و پدر امامان‌، على(علیه السلام) و پس از او دو فرزندش حسن و حسین(علیهما السلام) می‌باشند. تو این سه نفر را ملاقات مى‏کنى و آنگاه عمرت به آخر مى‏رسد. وقتى زین‌العابدین‌(علیه السلام) متولّد شود، آخرین زاد و توشه‌ی تو از دنیا‌ یک شربت شیر خواهد بود. پس به آنها تمسّک کن‌؛ مبادا جهالت نادانان تو را غرّه ساخته و بفریبد. عرض کرد‌‌‌: من در تورات و کتب انبیاء اسم على و حسن و حسین: را به‌نام‌های ایلیا و شبّر و شبیر دیده‏ام؛ تمنّا دارم اسامى بقیّه را هم بیان فرمایید. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) اسامی ایشان را بدین‌ترتیب بیان فرمودند‌: اِذَا انْقَضَتْ مُدَّةُ الْحُسَیْنِ فَالْاِمٰامُ اِبْنُهُ عَلِىٌّ یُلَقَّبُ بِزَیْنِ الْعٰابِدِینَ فَبَعْدُهُ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ یُلَقَّبُ بِالْبٰاقِرِ فَبَعْدُهُ ابْنُهُ جَعْفَرٌ یُدْعىٰ بِالصّٰادِقِ فَبَعْدُهُ ابْنُهُ مُوسىٰ یُدْعَى الْکٰاظِمِ فَبَعْدُهُ ابْنُهُ عَلِىٌّ یُدْعىٰ بِالرِّضٰا فَبَعْدُهُ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ یُدْعىٰ بِالتَّقِىِّ وَ الزَّکِىِّ فَبَعْدُهُ ابْنُهُ عَلِىٌّ یُدْعىٰ بِالنَّقِىِّ وَ الْهادِىِّ فَبَعْدُهُ ابْنُهُ الْحَسَنُ یُدْعىٰ بِالْعَسْکَرِىِّ ...‌. حضرت پس از ذکر اسامى و القاب هشت تن از امامان بعد از امام حسین(علیه السلام)، فرمودند‌: فَبَعْدُهُ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ یُدْعىٰ بِالْمَهْدِىِّ وَ الْقٰائِمِ وَ الْحُجَّةِ فَیَغِیبُ ثُمَّ یَخْرُجُ فَاِذا خَرَجَ یَمْلَأُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمٰا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً‌: پس از او محمّد است که مهدى‌ و قائم و حجّت خوانده می‌شود؛ پس او غایب مى‏شود و سپس خروج و ظهور مى‏کند و زمین را از عدل و داد پر مى‏کند‌؛ همچنان که از ظلم و جور پر شده است. سپس فرمودند: طُوبىٰ لِلصّٰابِرِینَ فِی غَیْبَتِهِ. طُوبىٰ لِلْمُقِیمِینَ عَلىٰ مُحَبَّتِهِ. اُولـٰئِکَ الَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللّٰهُ فِی کِتٰابِهِ وَ قٰالَ: هُدىً لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ؛ ثُمَّ قٰالَ اللّٰهُ تَعٰالىٰ: اُولـٰئِکَ حِزْبُ اللّٰهِ اَلٰا اِنَّ حِزْبَ اللّٰهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ:[vii] خوشا به حال آنان که در غیبت او صبر می‌کنند و پایداری و ثبات قدم دارند. خوشا به حال آنان که در محبّت و عشق او راسخ و پابرجا می‌مانند. (جلوه‌های رنگارنگ دنیا دلشان را نمی‌برد تا محبوب حقیقی عالم، یعنی حضرت مهدی ارواحنا فداه را فراموش کنند). ایشان همان کسانی هستند که خداوند در قرآن توصیف کرده و فرموده: قرآن هدایتگر پرهیزگاران است؛ کسانى که به غیب (غیبت آن حضرت) ایمان مى‏آورند. سپس خداوند متعال فرموده: آنها حزب خدا هستند و بدانید که حزب خد‌ا‌ همواره پیروز و رستگارند. پس از نظر احادیث اهل سنّت واژه‌ی غَیْب در آیه‌ی اَلَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِالْغَیْبِ به غیبت حضرت مهدیارواحنافداه اشاره دارد.

تفسیر برهان یکی از تفاسیر روایی و بسیار ارزشمند شیعه بر قرآن کریم است. در این کتاب شریف ذیل همین آیه‌ دو حدیث از امام صادق علیه السلام نقل شده است. آن حضرت در یکی از این دو حدیث، اَلَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِالْغَیْب را این‌گونه معرّفی می‌کنند: مَنْ آمَنَ بِقِیٰامِ الْقٰائِمِ اَنَّهُ حَقٌّ:[viii] کسی که به حقّانیّت و حقیقت داشتن قیام حضرت قائم(علیه السلام) ایمان دارد. در حدیث دیگر نیز می‌فرمایند: اَلْغَیْبُ فَهُوَ الْحُجَّةُ الْغَٰائِبُ:[ix] منظور از غیب‌ همان حجّت غایب خداست. یعنی اوّلین شرط تقوا و بهره بردن از قرآن کریم ایمان به امام غایب است.

بنابراین در اوّلین پاسخ به شبهه‌ی برخی از مغرضان اهل‌تسنّن‌ می‌توان گفت مسأله‌ی غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در آیات قرآن کریم پایگاه دارد که به یک نمونه از آنها اشاره کردیم.

در دومین پاسخ‌ باید به احادیث فراوانی اشاره کرد که از قول رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم و از زبان حضرت زهرا و امیرالمؤمنین و تک‌تک ائمّه: درباب غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیده است‌ و در آنها، سال‌ها قبل از تولّد امام عسکری علیه السلام به‌صراحت از غیبت امام دوازدهم خبر داده‌اند. شیخ صدوق دانشمند بزرگ شیعی‌ در کتاب کمال‌الدّین و تمام‌النّعمـ[x]‌ به توضیح و تبیین کامل مسأله‌ی غیبت می‌پردازد. یکی از فصول این کتاب‌ مختصّ احادیث رَسُولِ‌اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم درباره‌ی غیبت امام دوازدهم‌(علیه السلام) است. فصل بعد به احادیثی می‌پردازد که از حضرت علی(علیه السلام) در این باب رسیده است. فصل پس از آن مخصوص احادیثی است که از حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این زمینه روایت شده است. فصل بعد احادیث امام حسن مجتبی‌(علیه السلام) در موضوع غیبت را نقل می‌کند و در فصول بعد نیز به همین ترتیب احادیث منقول از سایر امامان: تا امام حسن عسکری‌(علیه السلام) پدر بزرگوار حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه در باب غیبت آن حضرت ذکر شده است. احادیث بسیاری که سال‌ها قبل از امام عسکری‌(علیه السلام) از اجداد بزرگوار ایشان: و حتّی از خود پیامبر‌(صلی الله علیه و آله و سلّم) روایت شده است، دلیل آشکاری بر ردّ این ادّعای مغرضان است که شیعیان مسأله‌ی غیبت امام دوازدهم‌ را برای رهایی از مشکل فرزنددار نشدن امام حسن عسکری‌(علیه السلام) طرح کرده‌اند!

در اینجا برای نمونه از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) و هر یک از امامان تا امام عسکری: یک حدیث که در آن به غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تصریح فرموده‌اند، از کتاب شریف کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ نقل می‌کنیم و طالبان احادیث بیشتر را به آن کتاب و دیگر کتب حدیثی که اختصاصاً در بحث غیبت نگاشته شده است، ارجاع می‌دهیم.

۱/ پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند: اَلْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النّٰاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً تَکُونُ‏ لَهُ‏ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ حَتَّى تَضِلَّ الْخَلْقُ عَنْ أَدْیَٰانِهِمْ فَعِنْدَ ذٰلِکَ یُقْبِلُ کَالشِّهٰابِ الثّٰاقِبِ فَیَمْلَؤُهٰا قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمٰا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً:[xi]مهدی از فرزندان من است و کنیه‌ی او کنیه‌ی من است.[xii] از نظر آفرینش و اخلاق شبیه‌ترین مردمان به من است. غیبتی و حیرتی دارد به‌گونه‌ای که مردم از دینشان گمراه می‌شوند. آن‌گاه مثل ستاره‌ی درخشان روی می‌آورد و زمین را از عدل و داد آکنده می‌سازد، همان‌گونه که از بیداد و ستم پر شده است.

۲/ امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) می‌فرمایند: لِلْقٰائِمِ مِنّٰا غَیْبَةٌ أَمَدُهٰا طَوِیلٌ. کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ یَجُولُونَ جَوَلٰانَ النَّعَمِ فِی غَیْبَتِهِ یَطْلُبُونَ الْمَرْعىٰ فَلٰا یَجِدُونَهُ. أَلٰا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلىٰ دِینِهِ وَ لَمْ یَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیْبَةِ إِمٰامِهِ فَهُوَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیٰامَةِ:[xiii] برای قائم ما غیبتی خواهدبود که مدّت آن طولانی است. گویا شیعیان را می‌بینم که در دوران غیبت وی چونان گوسفندان در پی مرتعی می‌باشند و آن را نمی‌یابند. آگاه باشید که هر کس از آنها بر دین خود ثابت بماند و در اثر طولانی شدن دوران غیبت امام خویش قلبش قساوت پیدا نکند، روز قیامت همراه من و همدرجه‌ی من خواهد بود.

۳/ امام مجتبیٰ‌(علیه السلام) می‌فرمایند: أَ مٰا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مٰا مِنّٰا أَحَدٌ إِلّٰا وَ یَقَعُ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطٰاغِیَةِ زَمٰانِهِ إِلَّا الْقٰائِمُ الَّذِی یُصَلِّی رُوحُ اللّٰهِ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ(علیهما السلام)خَلْفَهُ؛ فَإِنَّ اللّٰهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُخْفِی وِلٰادَتَهُ وَ یُغَیِّبُ شَخْصَهُ لِئَلّٰا یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إِذٰا خَرَجَ. ذٰلِکَ التّٰاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِی الْحُسَیْنِ، ابْنِ سَیِّدَةِ الْإِمٰاءِ، یُطِیلُ اللّٰهُ عُمُرَهُ فِی غَیْبَتِهِ ثُمَّ یُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِی صُورَةِ شٰابٍّ دُونَ أَرْبَعِینَ سَنَةً. ذٰلِکَ لِیُعْلَمَ‏ أَنَّ اللّٰهَ عَلىٰ‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ:[xiv] آیا نمی‌دانید که هیچ‌یک از ما [امامان] نیست مگر اینکه بیعت طاغوت زمانش بر گردن او قرار می‌گیرد، جز قائمی که روح‌الله عیسی‌بن‌مریم(علیهما السلام) پشت سر او نماز می‌گزارد. خداوند تولّد او را پنهان می‌کند و شخص او را غایب می‌سازد تا هنگامی که قیام می‌کند بیعت هیچ‌کس بر گردنش نباشد. او نهمین نفر از فرزندان برادرم حسین(علیه السلام) و فرزند بانوی کنیزان است. خداوند در غیبتش عمر او را طولانی می‌سازد، سپس به‌قدرت خویش او را به‌صورت جوانی با عمری کمتر از چهل سال آشکار می‌کند. این بدان سبب است که دانسته شود خداوند بر هر کاری تواناست.

۴/ امام حسین(علیه السلام) می‌فرمایند: مِنَّا اثْنٰا عَشَرَ مَهْدِیّاً أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طٰالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التّٰاسِعُ مِنْ وُلْدِی وَ هُوَ الْإِمٰامُ الْقٰائِمُ بِالْحَقِّ یُحْیِی اللّٰهُ‏ُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ یُظْهِرُ بِهِ دِیْنَ الْحَقِ‏ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛‏ لَهُ غَیْبَةٌ یَرْتَدُّ فِیهٰا أَقْوَامٌ وَ یَثْبُتُ فِیهٰا عَلَى الدِّینِ آخَرُونَ؛ فَیُؤْذَوْنَ وَ یُقٰالُ لَهُمْ‏ «مَتىٰ‏ هـٰذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ؟»[xv] أَمٰا إِنَّ الصّٰابِرَ فِی غَیْبَتِهِ عَلَى الْاَذىٰ وَ التَّکْذِیبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجٰاهِدِ بِالسَّیْفِ‏ بَیْنَ‏ یَدَیْ‏ رَسُولِ‏ اللّٰهِ(صلی الله علیه و آله و سلّم):[xvi] از ما [اهل‌بیت] دوازده مهدی خواهد بود که نخستین آنها امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابی‌طالب و آخرین ایشان نهمین فرد از فرزندان من است. او امام قائم به‌حق است که خداوند پس از مردن زمین، آن را به‌وسیله‌ی او زنده می‌کند و به‌وسیله‌ی او دین حق را بر تمامی ادیان پیروز می‌گرداند، گر چه مشرکان آن را خوش ندارند. برای او غیبتی طولانی است که در آن گروه‌هایی از دین برمی‌گردند و گروه‌های دیگری در دین ثابت‌قدم می‌مانند و مورد آزار قرار می‌گیرند و به آنها گفته می‌شود اگر راست می‌گویید این وعده کِی فراخواهد رسید؟ بدانید شخصی که در دوران غیبت او بر تکذیب و آزار صبر کند، به‌منزله‌ی کسی است که نزد پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) با شمشیر جهاد ‌کند.

۵/ امام سجّاد‌(علیه السلام) می‌فرمایند: مَنْ ثَبَتَ عَلىٰ مُوٰالٰاتِنٰا (وِلٰایَتِنٰا) فِی غَیْبَةِ قٰائِمِنٰا أَعْطٰاهُ اللّٰهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدٰاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ:[xvii] هر کس در دوران غیبت قائم ما بر ولایت ما ثابت‌قدم بماند، خداوند عزّ و جلّ اجر هزار شهید از شهدای بدر و اُحُد را به او عطا می‌کند.

۶/ محمّدبن‌مسلم‌ثقفی می‌گوید: بر امام باقر‌(علیه السلام) وارد شدم در حالی که قصد داشتم درباره‌ی قائم‌آل‌محمّد(صلی الله علیه و آله و سلّم) از ایشان بپرسم. [پیش از آنکه چیزی عرض کنم،] حضرت ابتدا به‌سخن کردند و فرمودند: یٰا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ إِنَّ فِی الْقٰائِمِ مِنْ آلِ محمّد(صلی الله علیه و آله و سلّم) شَبَهاً مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الرُّسُلِ ... وَ أَمّٰا شَبَهُهُ مِنْ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ(علیهما السلام) فَالْغَیْبَةُ مِنْ خٰاصَّتِهِ وَ عٰامَّتِهِ وَ اخْتِفٰاؤُهُ مِنْ إِخْوَتِهِ وَ إِشْکٰالُ أَمْرِهِ عَلىٰ أَبِیهِ یَعْقُوبَ‌(علیه السلام) مَعَ قُرْبِ الْمَسٰافَةِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَبِیهِ وَ أَهْلِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ أَمّٰا شَبَهُهُ مِنْ مُوسىٰ‌(علیه السلام) فَدَوٰامُ خَوْفِهِ وَ طُولُ غَیْبَتِهِ وَ خَفٰاءُ وِلٰادَتِهِ وَ تَعَبُ شِیعَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِمّٰا لَقُوا مِنَ الْاَذىٰ وَ الْهَوٰانِ إِلىٰ أَنْ أَذِنَ اللّٰهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی ظُهُورِهِ وَ نَصْرِهِ وَ أَیَّدَهُ عَلىٰ عَدُوِّهِ...:[xviii] ای محمّدبن‌مسلم! در قائم آل‌محمّد(صلی الله علیه و آله و سلّم) پنج شباهت با پیامبران وجود دارد ... و امّا شباهت او با یوسف فرزند یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام غیبت از خواصّ خویش و عموم مردم و پنهان شدنش از برادرانش و مشکل شدن کارش بر پدرش یعقوب‌(علیه السلام) با وجود نزدیکی فاصله بین او و پدر و خانواده و پیروانش است. و امّا شباهت او با موسی‌(علیه السلام) ادامه یافتن ترس او و طولانی شدن غیبت او و رنج دیدن پیروانش است در اثر آنچه از آزار و خواری که پس از او متحمّل می‌شوند؛ تا اینکه خداوند عزّ و جلّ به ظهور و پیروزی او رخصت دهد و او را بر دشمنانش یاری کند.

۷/ امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: أَمٰا وَ اللّٰهِ لَیَغِیبَنَّ عَنْکُمْ مَهْدِیُّکُمْ حَتّىٰ یَقُولَ الْجٰاهِلُ مِنْکُمْ مٰا لِلّٰهِ فِی آلِ مُحَمَّدٍ حٰاجَةٌ؛ ثُمَّ یُقْبِلُ کَالشِّهٰابِ الثّٰاقِبِ فَیَمْلَؤُهٰا عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمٰا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً:[xix] به‌خدا سوگند مهدی شما چندان از شما غایب می‌شود تا جایی که فرد نادانتان می‌گوید خدا به خاندان پیامبر نیازی ندارد؛ سپس چونان ستاره‌ی درخشان روی می‌آورد و جهان را همان‌گونه که از ستم و بیداد پر شده است، از عدل و داد آکنده می‌سازد.

۸/ یونس‌بن‌عبدالرّحمن می‌گوید بر امام کاظم‌(علیه السلام) وارد شدم و عرض کردم : یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ أَنْتَ الْقٰائِمُ بِالْحَقِّ؟ فَقٰالَ: أَنَا الْقٰائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَکِنَّ الْقٰائِمَ الَّذِی یُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللّٰهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَمْلَؤُهٰا عَدْلاً کَمٰا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخٰامِسُ مِنْ وُلْدِی، لَهُ غَیْبَةٌ یَطُولُ أَمَدُهٰا خَوْفاً عَلىٰ نَفْسِهِ. یَرْتَدُّ فِیهٰا أَقْوامٌ وَ یَثْبُتُ فِیهٰا آخَرُونَ. ثُمَّ قٰالَ‌(علیه السلام) طُوبىٰ لِشِیعَتِنَا الْمُتَمَسِّکِینَ بِحَبْلِنٰا فِی غَیْبَةِ قٰائِمِنٰا الثّٰابِتِینَ عَلىٰ مُوَالٰاتِنٰا وَ الْبَرٰاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنٰا، أُولَئِکَ مِنّٰا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنٰا أَئِمَّةً وَ رَضِینٰا بِهِمْ شِیعَةً؛ فَطُوبىٰ لَهُمْ ثُمَّ طُوبىٰ لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللّٰهِ مَعَنٰا فِی دَرَجَاتِنٰا یَوْمَ الْقِیٰامَة:[xx] ای فرزند رسول‌خدا! آیا شما قائم به‌حق هستید؟ فرمودند: من قائم به‌حق هستم و لکن قائمی که زمین را از دشمنان خدای عزّ و جلّ پاک می‌کند و آن را همان‌گونه که از ستم و بیداد پر شده، از عدل و داد آکنده می‌سازد، پنجمین نفر از فرزندان من است. برای او غیبتی است که به‌سبب ترس بر جانش مدّت آن به‌درازا می‌کشد. در آن دوران گروه‌هایی از دین برمی‌گردند و گروه‌های دیگری بر آن ثابت‌قدم می‌مانند. سپس آن حضرت‌(علیه السلام) فرمودند: خوشا بر احوال شیعیان ما که در دوران غبیت قائم ما به رشته‌ی ما تمسّک می‌جویند و بر ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما ثابت‌قدم می‌مانند. آنها از مایند و ما از آنهاییم. آنان ما را به عنوان امامان پسندیده‌اند و ما هم آنان را به‌عنوان پیرو پسندیده‌ایم. پس خوشا بر احوال آنان! و خوشا بر احوال آنان! و به‌خدا سوگند آنها روز قیامت همراه ما و در درجه‌های ما هستند.

۹/ امام رضا(علیه السلام) می‌فرمایند: لٰا دِینَ لِمَنْ لٰا وَرَعَ لَهُ وَ لٰا إِیمٰانَ لِمَنْ لٰا تَقِیَّةَ لَهُ. إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّٰهِ أَعْمَلُکُمْ بِالتَّقِیَّةِ. فَقِیلَ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ إِلىٰ مَتىٰ؟ قٰالَ: إِلىٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ وَ هُوَ یَوْمُ خُرُوجِ قٰائِمِنٰا أَهْلَ الْبَیْتِ؛ فَمَنْ تَرَکَ التَّقِیَّةَ قَبْلَ خُرُوجِ قٰائِمِنٰا فَلَیْسَ مِنّٰا. فَقِیلَ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ وَ مَنِ الْقٰائِمُ مِنْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ؟ قٰالَ: الرّٰابِعُ مِنْ وُلْدِی ابْنُ سَیِّدَةِ الْإِمٰاءِ یُطَهِّرُ اللّٰهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ کُلِّ جَوْرٍ وَ یُقَدِّسُهٰا مِنْ کُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِی یَشُکُّ النّٰاسُ فِی وِلٰادَتِهِ وَ هُوَ صٰاحِبُ الْغَیْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ؛ فَإِذٰا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ‏ وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدْلِ بَیْنَ النّٰاسِ فَلٰا یَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِی تُطْوىٰ لَهُ الْأَرْضُ وَ لٰا یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ هُوَ الَّذِی یُنٰادِی مُنٰادٍ مِنَ السَّمٰاءِ یَسْمَعُهُ جَمِیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعٰاءِ إِلَیْهِ یَقُولُ أَلٰا إِنَّ حُجَّةَ اللّٰهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیْتِ اللّٰهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِیهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللّٰهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ «إِنْ نَشأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمٰاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنٰاقُهُمْ لَهٰا خٰاضِعِینَ‏[xxi]»:[xxii] کسی که پروای از گناه نداشته باشد دین ندارد و کسی که تقیّه نکند ایمان ندارد. گرامی‌ترین شما نزد خداوند کسی است که بیشتر تقیّه کند. پس به حضرت عرض شد: ای فرزند پیامبرخدا! تا چه زمانی؟ حضرت فرمودند: تا روز وقت معیّن و آن روز قیام قائم ما اهل‌بیت است. پس هر کس پیش از قیام قائم ما تقیّه را ترک کند از ما نیست. به حضرتش عرض شد: ای فرزند رسول‌خدا! قائم شما اهل‌بیت کیست؟ فرمودند: چهارمین نفر از فرزندان من که فرزند بانوی کنیزان است. خداوند به‌وسیله‌ی او زمین را از هر ستمی پاک می‌کند و از هر بیدادی منزّه می‌سازد و اوست که مردم در مورد تولّدش دچار تردید می‌شوند و اوست که پیش از قیامش غیبتی دارد. پس آن‌گاه که قیام کند زمین به نور او درخشان می‌شود و او ترازوی عدالت بین مردم را نصب می‌کند؛ پس احدی بر احدی ستم نمی‌کند و اوست که زمین برایش در هم می‌پیچد و اوست که سایه ندارد و اوست که ندا کننده در بین آسمان و زمین برای دعوت خلق به جانبش ندا می‌دهد به‌گونه‌ای که همه‌ی اهل زمین آن را می‌شنوند و می‌گوید: آگاه باشید که حجّت‌خدا نزد خانه‌ی خدا ظهور کرده است؛ پس از او پیروی کنید که حق با او و در اوست. و این همان سخن خدای عزّ و جلّ است که: «اگر بخواهیم نشانه‌ای از آسمان بر آنها فرومی‌فرستیم که گردن‌هایشان به خضوع در برابر آن فرود آید.»

۱۰/ امام جواد‌(علیه السلام) می‌فرمایند: إِنَّ الْإِمٰامَ بَعْدِی ابْنِی عَلِیٌّ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی وَ طٰاعَتُهُ طٰاعَتِی وَ الْإِمٰامُ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْحَسَنُ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِیهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِیهِ وَ طٰاعَتُهُ طٰاعَةُ أَبِیهِ؛ ثُمَّ سَکَتَ. فَقُلْتُ: یا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ فَمَنِ الْإِمٰامُ بَعْدَ الْحَسَنِ؟ فَبَکىٰ‌(علیه السلام) بُکٰاءً شَدِیداً؛ ثُمَّ قٰالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقٰائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ. فَقُلْتُ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ لِمَ سُمِّیَ الْقٰائِمَ؟ قٰالَ: ِلأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدادِ أَکْثَرِ الْقٰائِلِینَ بِإِمٰامَتِهِ. فَقُلْتُ لَهُ: وَ لِمَ سُمِّیَ الْمُنْتَظَرَ؟ قٰالَ: لِأَنَّ لَهُ غَیْبَةً یَکْثُرُ أَیّامُهٰا وَ یَطُولُ أَمَدُها؛ فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتٰابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِ الْجٰاحِدُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا الْوَقّٰاتُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُونَ:[xxiii] امام بعد از من پسرم علی است. فرمان او فرمان من و سخن او سخن من و اطاعت از او اطاعت از من است. امام بعد از او پسرش حسن است. فرمان او فرمان پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت از او اطاعت از پدرش است. سپس حضرت سکوت کردند. من عرض کردم: ای فرزند رسول‌خدا! امام بعد از حسن کیست؟ حضرت به‌شدّت گریستند؛ سپس فرمودند: پس از حسن پسرش قائم به‌حق و منتظَر است. به حضرتش عرض کردم: ای فرزند پیامبرخدا! به چه سبب قائم نامیده شده است؟ فرمودند: به این علّت که پس از مردن یادش و از دین خارج شدن اکثر کسانی که به امامتش قائلند، قیام می‌کند. به حضرتش عرض کردم: چرا منتظَر نامیده شده است؟ فرمودند: چون غیبتی دارد که روزهایش بسیار می‌شود و زمانش به‌درازا می‌کشد؛ پس خالصان قیامش را انتظار می‌کشند و مردّدان منکر او می‌شوند و معاندان یاد او را به استهزاء می‌گیرند و در آن دوران کسانی که برای قیامش وقت تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند و شتابزدگان هلاک می‌شوند و اهل تسلیم نجات می‌یابند.

۱۱/ امام هادی‌(علیه السلام) می‌فرمایند: ... وَ مِنْ بَعْدِی الْحَسَنُ ابْنِی. فَکَیْفَ لِلنّٰاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ؟! قٰالَ: فَقُلْتُ وَ کَیْفَ ذٰاکَ یٰا مَوْلٰایَ؟ قٰالَ: لِأَنَّهُ لٰا یُرىٰ شَخْصُهُ وَ لٰا یَحِلُّ ذِکْرُهُ بِاسْمِهِ حَتّىٰ یَخْرُجَ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمٰا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً...:[xxiv] ... و پس از من پسرم حسن [امام] است. پس مردم چگونه خواهند بود با جانشین پس از او؟! راوی گفت عرض کردم: ای مولای من! آن چگونه است؟ فرمودند: برای اینکه شخص او دیده نمی‌شود و نام بردن از او جایز نیست[xxv] تا اینکه قیام می‌کند و زمین را همان‌گونه که از ستم و بیداد پر شده است، از عدل و داد آکنده می‌سازد.

۱۲/ از امام عسکری علیه السلام نیز احادیث متعدّدی حاکی از غیبت فرزند بزرگوارشان وجود دارد که یکی از آنها را ذکر می‌کنیم. ایشان می‌فرمایند: اِبْنِی مُحَمَّدٌ هُوَ الْإِمٰامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِی. مَنْ مٰاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْهُ مٰاتَ مِیتَةً جٰاهِلِیَّةً. أَمٰا إِنَّ لَهُ غَیْبَةً یَحٰارُ فِیهَا الْجٰاهِلُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا الْمُبْطِلُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا الْوَقّٰاتُونَ؛ ثُمَّ یَخْرُجُ:[xxvi] پسرم محمّد، او امام و حجّت پس از من است. هر کس بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیّت مرده است. بدانید که او غیبتی دارد که در آن نادانان متحیّر می‌گردند و منکران هلاک می‌شوند و کسانی که برای ظهورش وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند؛ سپس او قیام می‌کند.

بنابراین احادیث که به نمونه‌هایی از آنها اشاره شد، بطلان و بی‌پایگی این ادّعا که چون امام عسکری علیه السلام تا پایان عمر فرزنددار نشدند، شیعیان مسأله‌ی غیبت دوازدهمین امامشان را برای رهایی از تنگنا مطرح کردند، همچون روز آشکار است.

سومین پاسخ به این شبهه‌، اشعار شاعران شیعی است که صد یا دویست سال قبل از امام عسکری‌(علیه السلام) می‌زیسته‌اند و در اشعاری که در رابطه با ائمّه‌: سروده‌اند، به مسأله‌ی غیبت امام دوازدهم‌ تصریح کرده‌اند.[xxvii] این اشعار ثابت می‌کند که مسأله‌ی غیبت دوازدهمین امام‌ چنان واضح و مشخّص بوده که در ادبیّات دهه‌های پیش از تولّد امام عسکری‌(علیه السلام) نیز رواج داشته است. پس چگونه می‌توان ادّعا کرد که مسأله‌ی غیبت‌ ساخته‌ی ذهن شیعیان برای رهایی از مشکل فرزند‌دار نشدن امام یازدهم است‌؟!

چهارمین پاسخ که در ردّ این شبهه می‌توان مطرح کرد‌ کتاب‌های مستقلّی است که به‌دست شاگردان ائمّه: همانند اصحاب امام صادق، امام کاظم، امام رضا و ... :، در موضوع غیبت حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه نوشته شده است. برای مثال‌ سه تن از اصحاب امام کاظم‌(علیه السلام) که سال‌ها قبل از امام عسکری‌(علیه السلام) می‌زیسته و از دنیا رفته‌اند‌، کتاب‌هایی به‌نام غیبت نگاشته‌اند و در آنها‌ به مسأله‌ی غیبت امام دوازدهم پرداخته‌اند. اوّلین کتاب از علیّ‌بن‌حسن‌بن‌محمّد طائی‌، دومین کتاب اثر علیّ‌بنعمر اعرج کوفی و سومین از ابراهیمبنصالح انماطی کوفی است. سه تن از اصحاب امام رضا(علیه السلام) نیز کتاب‌هایی در رابطه با غیبت امام دوازدهم نوشته‌اند‌؛ نخستین کتاب با نام غیبت متعلّق به عبّاس‌بن‌هشام ناشری اسدی‌، دومین کتاب نیز با نام غیبت نوشته‌ی حسن‌بن‌علیّ‌بن‌ابی‌حمزه و سومین آنها با نام مشیخه‌ اثر حسن‌بن‌محبوب زرّاد‌ است. همچنین یکی از اصحاب امام هادی‌(علیه السلام) به‌نام فضل‌بن‌شاذان نیشابوری‌ کتابی مفصّل درزمینه‌ی غیبت به رشته‌ی تحریر در‌آورده است.[xxviii] بدین‌ترتیب سال‌ها قبل از تولّد امام عسکری علیه السلام به‌قدری از زبان پیامبر و ائمّه: درباره‌ی غیبت سخن گفته شده که اصحاب ائمّه‌: به تألیف کتاب‌‌هایی مستقل‌ در موضوع غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همّت گمارده‌اند. کسانی که ادّعا می‌کنند شیعیان پس از فرزند‌دار نشدن امام یازدهم‌ مسأله‌ای به‌نام غیبت امام دوازدهم را مطرح کرده‌اند‌، وجود این کتاب‌ها را چگونه توجیه می‌کنند‌؟

پنجمین پاسخ بر این شبهه‌ آن است که مسأله‌ی غیبت‌‌ از زمان خود پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) چنان واضح و مشخّص بود که تمام مذاهب و فرقی که درطول تاریخ از مسیر اهل‌بیت: منحرف شدند‌، برای اینکه به‌نحوی به فرقه‌ی خود حقّانیت ببخشند‌، خود را ناگزیر دیدند مسأله‌ی غیبت را در عقائد خود جای دهند. اعتقاد به غیبت منجی آخرالزّمان چنان نزد مسلمانان مسلّم بود که هر یک از این فرقه‌ها به‌ناچار شخصی را به‌نام منجی و موعود قرآن معرّفی کردند و برای وی قائل به غیبت‌ شدند. در اینجا به ذکر تعدادی از این فِرَق می‌پردازیم.

۱/ فرقه‌ی کیسانیّه پیروان مختار ثقفی‌ هستند. هنگامی که مختار به خونخواهی حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) قیام کرد، امام سجّاد‌‌(علیه السلام) بنابه حکمت‌هایی او را صریحاً تأیید نکردند. مختار برای نشان دادن مشروعیّت قیامش به شیعیان، به محمّد حنفیّه برادر ناتنی امام حسین(علیه السلام) روی آورد که مردی وارسته و بزرگوار بود. پس از کشته شدن مختار، پیروان او گروهی به‌نام کیسانیّه تشکیل دادند و معتقد شدند که محمّد حنفیّه‌ همان موعود قرآن و احادیث است که غایب شده و روزی ظهور خواهد کرد و دنیا را از عدل و داد پر خواهد ساخت.

۲/ فرقه‌ی زیدیّه به‌جای امام باقر‌(علیه السلام) به امامت زیدبن‌علیّ‌بن‌الحسین(علیه السلام) فرزند دیگر امام سجّاد‌(علیه السلام) قائل هستند. زید شخصیّت بسیار بزرگواری است. زمانی که به‌دست خلفای جور به شهادت رسید، پیروانش بر این باور شدند که زید شهید نشده، بلکه غیبت کرده است و روزی بازخواهد گشت و دنیا را از عدل و داد پر خواهد کرد.

۳/ فرقه‌ی جارودیّه. پس از کشته شدن محمّدبن‌عبدالله[xxix] نفس زکیّه، پیروان او با نام جارودیّه بر این باور شدند که او غایب شده است و روزی بازمی‌گردد.

۴/ فرقه‌ی اسماعیلیّه. هنگامی که اسماعیل پسر بزرگ امام صادق علیه السلام از دنیا رفت، گروهی به امامت اسماعیل بعد از امام صادق علیه السلام قائل شدند و به فرقه‌ی اسماعیلیّه شهرت یافتند و اکنون نیز پیروانی دارند. آنان اعلام کردند اسماعیل غایب شده است و روزی به این عالم بازخواهد گشت.

۵/ فرقه‌ی درّوزیّه به غیبت الحاکم بالله عبّاسی معتقد هستند.

۶/ فرقه‌ی باقریّه‌ بر این عقیده‌اند که امام محمّد ‌باقر‌(علیه السلام) غیبت کرده‌اند.

۷/ فرقه‌ی ناووسیّه معتقدند امام صادق علیه السلام غیبت کرده‌اند.

۸/ فرقه‌ی واقفیّه هفت امامی هستند و معتقدند امام کاظم‌(علیه السلام) غایب شده‌‌اند.

۹/ فرقه‌ی مغیریّه معتقدند که مغیره‌، جانشین نفس زکیّه‌ غیبت کرده است.

۱۰/ فرقه‌ی سبائیّه بر این باورند که حضرت علیّ‌بن‌ابیطالب(علیه السلام) غایب شده‌‌اند.

۱۱/ فرقه‌ی هاشمیّه نیز معتقدند عبد‌الله‌بن‌عمر‌، سومین جانشین محمّد حنفیّه[xxx]‌ غیبت کرده است.

این همه نشان می‌دهد که از آغاز، مسأله‌ی غیبت به‌حدّی دربین مسلمانان و شیعیان شناخته‌شده و مسلّم بود که حتّی فرقه‌های انحرافی که سال‌ها قبل از امام حسن عسکری‌(علیه السلام) به وجود آمده بودند، برای اثبات حقّانیّت خود لازم دانستند غیبت را به‌گونه‌ای در اعتقادات خود جای دهند و غیبت اختیار کردن منجی مورد باور خود را مطرح سازند.

پاسخ‌های پنج‌گانه‌ی فوق ثابت می‌کند که ادّعای اهل‌سنّت مبنی‌بر ساختگی بودن مسأله‌ی غیبت در پی فرزنددار نشدن امام عسکری علیه السلام‌ بدون پایه و اساس علمی و تاریخی است.



[i]. همان‌طور که پیشتر ذکر شد، با توجّه به اینکه امام سجّاد‌(علیه السلام) با عموزاده‌ی خود، فاطمه دختر امام مجتبی۸ وصلت کردند، امام باقر و امامان پس از ایشان تا امام زمان: همگی هم از نسل امام حسین۷ و هم از نسل امام حسن۷ می‌باشند.

.[ii] دوران غیبت صغرای امام زمان(علیه السلام) نزدیک به هفتاد سال به‌طول انجامید. از آغاز دوران غیبت کبرای امام عصرارواحنافداه که بعد از اتمام دوران غیبت صغری، یعنی از سال ۳۲۹ هجری قمری آغاز شد، تا کنون بیش از هزار و صد و ده سال می­گذرد.

[iii]. ابن‌حجر عسقلانی‌، صواعق‌المحرقۀ، ص ۱۹۸/

[iv]. همچون حضرات ادریس، صالح، ابراهیم، یوسف، موسی، عُزیر، یونس: و حتّی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) که در جریان هجرت از مکّه به مدینه، چند روزی در غار ثور از مردم پنهان و غایب بودند.

[v]. سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲/

[vi]. سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۳/

[vii]. سیّدبن‌طاووس، الطّرائف، ترجمه‌ی داود الهامی، ص ۳۴۳/

[viii]. بحرانی، البرهان، ج ۱، ص ۱۲۴/

[ix]. مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۴؛ بحرانی، البرهان، ج ۱، ص ۱۲۴/

[x]. بنا به آنچه مؤلّف این اثر گران‌سنگ در آغاز کتاب نگاشته، آن را به امر امام زمان(علیه السلام) تألیف کرده است. (صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمة، ج ۱، ص ۳)

.[xi]صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۱، ص ۲۸۷/

[xii]. کنیه‌ی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) ابوالقاسم است.

[xiii]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۱، ص ۳۰۳/

[xiv]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۱، ص ۳۱۶/

[xv]. سوره‌ی یونس، آیه‌ی ۴۸؛ سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی ۳۸؛ سوره‌ی نحل، آیه‌ی ۷۱؛ سوره‌ی سبأ، آیه‌ی ۲۹؛ سوره‌ی یس، آیه‌ی ۴۸ و سوره‌ی ملک، آیه‌ی ۲۵/

[xvi]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۱، ص ۳۱۷/

.[xvii]صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۱، ص ۳۲۳/

[xviii]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۱، ص ۳۲۷/

[xix]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۲، ص ۳۴۲/

[xx]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۲، ص ۳۶۱/

[xxi]. سوره‌ی شعراء، آیه‌ی ۴/

[xxii]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۲، ص۳۷۱/

[xxiii]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۲، ص۳۷۸/

[xxiv]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۲، ص۳۷۹/

[xxv]. از مجموع احادیثی که در برخی بردن نام حضرت مهدی(علیه السلام) را جایز نشمرده‌اند یا به صورت (م ح م د) ذکر نموده‌اند و در برخی دیگر خود ائمّه: در آنها نام محمّد را برای آن حضرت به صراحت ذکر فرموده‌اند، برمی‌آید که به احتمال بسیار قوی ممنوعیت تصریح به نام آن حضرت مربوط به زمان ولادت تا پایان دوره‌ی غیبت صغرای ایشان باشد که امکان داشته زمینه‌ساز بروز خطراتی برای آن حضرت شود. در دوران غیبت کبرای امام زمان(علیه السلام) بردن نام ایشان چنین خطری را در پی نداشته و در نتیجه منعی برای تصریح به نام مبارک آن حضرت وجود ندارد.

با توجّه به احادیثی که برای امام زمان(علیه السلام) یک نام که آشکار می‌شود (محمّد) و یک نام که پنهان نگاه‌داشته می‌شود (احمد) ذکر نموده‌اند (صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمة، ج ۲، ص ۶۵۳؛ حرّعاملی، اثبات‌الهداة، ج ۵، ص ۱۰۷و مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۵) این احتمال هم قابل تصوّر است کهE Eاسمی که از گفتن آن نهی شده، نام پنهان ایشان، یعنی (احمد) باشد. البتّه این احتمال با مواردی که به نام آن حضرت به صورت (م ح م د) اشاره شده است، سازگار نیست.

[xxvi]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمۀ، ج ۲، ص۴۰۹/

[xxvii]. از جمله کمیت‌اسدی در قصیده‌اش که نزد امام باقر۷ قرائت کرد و دعبل‌خزاعی در قصیده‌اش که برای امام رضا۷ خواند، ابیاتی را به حضرت مهدی(علیه السلام) اختصاص داده‌اند.

[xxviii]. یکی از اصحاب امام حسن عسکری۷ به‌نام ابراهیم‌بن‌اسحاق احمری نهاوندی نیز کتابی در همین زمینه به‌نام غیبت تألیف کرده است.

[xxix]. محمّدبن‌عبدالله‌بن‌الحسن‌بن‌الحسن‌بن‌علیّ‌‌۸ نواده‌ی امام حسن مجتبی۷ است که در زمان امام صادق۷ علیه منصور دوانیقی قیام کرد.

[xxx]. این فرقه ادامه‌دهنده‌ی کیسانیّه هستند که محمّد حنفیّه را امام و فرزندش را جانشین او دانستند.