Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






علائم ظهور حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه
تالیفات استاد - کتاب جان جهان

علائم ظهور حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه 

بنا‌بر روایات معصومین:‌ ‌ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)[i] امری حتمی است که وقوع آن ازجانب خداوند متعال تضمین شده است و مقدّماتی دارد که از آنها به علائم ظهور تعبیر می‌شود؛[ii] لکن از پیش زمان مشخّصی برای ظهور تعیین نشده است.‌‌

امام ‌باقر علیه السلام در حدیثی می‌فرمایند‌:‌‌ یُصْلِحُ اللّٰهُ اَمْرَهُ فِی لَیْلَـٍ وٰاحِدَةٍ:۳[iii]‌‌ خداوند امر ظهور آن حضرت را در یک شب اصلاح خواهد کرد‌.‌‌ در حدیثی دیگر‌، حضرت ابا‌عبد‌الله‌ الحسین(علیه السلام)‌ می‌فرمایند‌:‌‌‌ قٰائِمُنٰا اَهْلَ الْبَیْتِ یُصْلِحُ اللّٰهُ تَبٰارَکَ وَ تَعٰالىٰ اَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ وٰاحِدَةٍ:۱[iv] خداوند تبارک و تعالی‌ کار قائم ما اهلبیت را در یک شب اصلاح می کند. یعنی در یک شب وسائل ظهور حضرتش را فراهم می‌سازد و یاران آن حضرت را نزد ایشان گرد می‌آورد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) در پاسخ این سؤال که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه زمانی قیام خواهند کرد، فرمودند: مَثَلُهُ مَثَلُ السّٰاعَةِ «لٰا یُجَلِّیهٰا لِوَقْتِهٰا اِلّٰا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمٰاوٰاتِ وَ الْاَرْضِ لٰا تَأْتِیکُمْ اِلّٰا بَغْتَةً۲[v]»:۳[vi] ظهور مانند قیامت است و « در زمان وقوع آن جز خدا هیچ کس آن را آشکار نمی‌سازد. [این واقعه] در آسمان‌ها و زمین سنگین است و جز ناگهان برای شما فرانمی‌رسد.» در حدیث دیگری امام باقر‌(علیه السلام) می‌فرمایند: خداوند برای فرج یک‌بار سال هفتاد را مقدّر ساخت؛ ولی پس از واقعه‌ی کربلا و به‌شهادت رسیدن امام حسین(علیه السلام) غضب فرمود و آن را به سال صدوچهل به تعویق افکند. چون شیعیان خبر آن را که از امامان شنیده بودند افشا کردند و پرده از این راز برداشتند، خداوند باز آن را به تأخیر افکند و این‌بار وقتی مقدّر نفرمود.۴[vii] بنا‌براین زمانی از پیش‌ برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تعیین نشده و هروقت خدا اراده کند ظهور در یک شب مقدّر خواهد شد و فردای آن، حضرت مهدی ارواحنا فداه ظهور می‌کنند.[viii] لذا می‌توان گفت هیچ فاصله‌ی محتومی با ظهور نداریم و هر روز امکان وقوع آن وجود دارد. در دعای عهد درباره‌ی ظهور می‌گوییم: اِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَریٰهُ قَرِیباً:[ix] دیگران آن را دور می‌بینند؛ درحالی‌که ما آن را نزدیک می‌بینیم. لذا امام صادق علیه السلام فرمودند: فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبٰاحاً وَ مَسٰاءً:[x] پس هر صبح و عصر چشم انتظار فرج باشید. ازاین‌رو در روایات آمده است‌:‌‌ اَکْثِرُوا الدُّعٰاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ:[xi]‌زیاد برای تعجیل فرج دعا کنید.‌ دعاهای منتظران سبب خواهد شد خداوند متعال‌ فرج آن حضرت را زودتر برساند.

علائم ظهور حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه که در منابع متعدد به آنها اشاره شده‌، بر دو قسم است‌: معدودی از این علائم حتمی هستند و بی‌تردید واقع می‌شوند؛ مگر اینکه در مورد آنها بداء حاصل شود و باقی آنها علائم محتملند و امر ظهور‌ وابسته به آنها نیست. پنج علامت ‌قطعی وجود دارد که برای وقوع آنها ‌زمان زیادی لازم نیست. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: قَبْلَ‏ قِیٰامِ‏ الْقٰائِمِ‏ خَمْسُ‏ عَلٰامٰاتٍ‏ مَحْتُومٰاتٍ الْیَمٰانِیُّ وَ السُّفْیٰانِیُّ وَ الصَّیْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیْدَاء:[xii] پیش از قیام قائم(علیه السلام) پنج علامت حتمی وجود دارد:

۱/ خروج یمانی. به موجب روایات، یمانی سیّدی حسینی، از نسل زیدبن‌علیّ‌بن‌الحسین، قریشیّ‌الاصل و سرداری شیعی مذهب است به نام نصر یا حسن یا حسین یا سعید و یا منصور[xiii] که مقارن ایّام ظهور همراه با هفتاد هزار نفر از صنعای یمن به قصد دفاع از مکتب اهل‌بیت: و یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و کمک به سیّدخراسانی،[xiv] با پرچمی سفیدرنگ قیام می‌کند و نهایتاً با باقیمانده‌ی سپاهیانش در مدینه به حضرت مهدی ارواحنا فداه می‌پیوندد و با ایشان بیعت می‌کند و حضرت او را به وزارت خویش منصوب می‌فرمایند.

۲/ خروج سُفیانی. او فردی از نسل ابو‌سفیان به نام عثمان‌بن‌عنبسه و شخصی سفّاک و ستمگر است. پس از شش ماه جنگیدن با مخالفانش و با غلبه بر آنها، هشت ماه قبل از ظهور در سوریه حکومتی تشکیل می‌دهد و در پی آن بسیاری از کشورها را تحت سلطه‌ی خود در می‌آورد و جمعاً نُه ماه حکومت می‌کند. سیّد یمانی و سیّدخراسانی به جنگ سپاهیان او می‌روند. سفیانی پس از آگاهی از ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه در مکّه، به قصد کشتن ایشان لشکری به مکّه اعزام می‌کند. لشکر پس از اطّلاع از اینکه حضرت مهدی ارواحنا فداه با وزیرشان به مدینه رفته‌اند، به سوی مدینه عزیمت می‌کند. برای مصونیّت از لشکر سفیانی، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همراه با وزیرشان مخفیانه به مکّه بازمی‌گردند. لشکر اعزامی سفیانی که حضرت را در مدینه نمی‌یابد، سه روز در مدینه غارت و کشتار به راه می‌اندازد؛ سپس به سوی مکّه حرکت می‌کند که دربین راه زمین آنها را فرو می‌برد. سرانجام در یک نبرد نهایی سفیانی به دست حضرت مهدی(علیه السلام) ‌ از پای در‌می‌آید. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند‌‌: خروج سفیانی از علائم حتمی ظهور است.[xv]

3. صیحه‌ی آسمانی؛ ندایی است توسّط جبرئیل امین‌(علیه السلام) که در صبح جمعه روز بیست و سوم ماه رمضان از آسمان به گوش می‌رسد و به حقّانیّت امیرالمؤمنین و اولاد آن حضرت: و پیروان ایشان شهادت می‌دهد و به پیروی از حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه فرا می‌خواند. سپس دستی در آسمان ظاهر می‌شود که به سوی حضرت مهدی ارواحنا فداه اشاره می‌کند. این ندا را تمام مردم عالم به زبان‌های خودشان خواهند شنید.[xvi]

4. قتل نفس زکیّه که سیّدی است حسینی و والامقام که نامش محمّدبن‌الحسن است.[xvii] او از پیشقراولان و مبشّران ظهور حجّت‌خدا بوده و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وی را به مکّه اعزام می‌فرمایند؛ ولی در شب بیست و پنجم ذی‌الحجّه (پانزده شب مانده به شب عاشورای حسینی‌(علیه السلام)) هنگامی که پیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به مکّیان می‌رساند، اهل مکّه بر او می‌شورند و بی هیچ جرم و گناهی، در مسجدالحرام، مقابل کعبه و در فاصله‌ی بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم‌‌(علیه السلام) او را مظلومانه، به نحوی فجیع سر می‌برند. صالح‌بن‌میثم می‌گوید: شنیدم امام ‌باقر علیه السلام ‏فرمودند‌: لَیْسَ بَیْنَ قِیٰامِ الْقٰائِمِ وَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ اَکْثَرُ مِنْ خَمْسَ عَشْرَةَ لَیْلَةً:[xviii]بین قیام حضرت قائم(علیه السلام) و کشته شدن نفس زکیّه‌ بیش از پانزده شب فاصله نخواهد افتاد.[xix]

5. خَسف[xx] در بَیداء. بیداء نام سرزمینی بین مکّه و مدینه است. چنان‌که ذکر شد، لشگریان اعزامی سفیانی درپی کشتن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از مدینه به سوی مکّه باز می‌گردند و شب پانزدهم ماه محرّم بین راه برای استراحت در بیداء توقّف می‌کنند. با خطاب جیرئیل‌(علیه السلام) و ضربه‌ای که به زمین می‌زند، زمین بیداء می‌شکافد و آنها را در خود فرو می‌برد؛ همان‌گونه که قارون را در دل خود فرو برد.[xxi] تنها دو برادر از جمع آنها زنده می‌مانند که یکی به مکّه می‌رود و خبر خسف را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌رساند و توبه می‌کند و با آن حضرت بیعت می‌نماید. دیگری نزد سفیانی می‌رود و خبر واقعه را به او می‌دهد. امام حسن مجتبی‌(علیه السلام) فرموده‌اند‌: هُوَ جَیْشُ الْبَیْدٰاءِ یُؤْخَذُونَ مِنْ تَحْتِ اَقْدٰامِهِمْ:[xxii] آنها لشگرى در سرزمین بیداء هستند که زمین زیر پایشان فرومی‌رود و آنها را در کام خود می‌برد. به‌موجب روایات، خسف بیداء حدود دو ماه پس از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع می‌شود.

همچنین حضرت باقر‌(علیه السلام) می‌فرمایند‌: وَ خَرَجَ السُّفْیٰانِیُّ مِنَ الشّٰامِ وَ الْیَمٰانِیُّ مِنَ الْیَمَنِ وَ خُسِفَ بِالْبَیْدٰاءِ وَ قُتِلَ غُلامٌ مِنَ آلِ‌محمّد(صلی الله علیه و آله و سلّم) بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقٰامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُبْنُ‌الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّکِیَّةُ وَ جٰاءَتْ صَیْحَةٌ مِنَ السَّمٰاءِ بِاَنَّ الْحَقَّ فِیهِ وَ فِی شِیعَتِهِ فَعِنْدَ ذٰلِکَ خُرُوجُ قٰائِمِنٰا:[xxiii]و هنگامى که سفیانى از شام و سردار یمانى از یمن خروج کرد و فروشدن در بیداء رخ داد و جوانى پاک‌سیرت (نفس زکیّه) از آل‌محمّد: به‌نام محمّدبن‌حسن دربین رکن و مقام به قتل رسید، و صدایى از آسمان بیامد که: حقّ در پیروى از قائم آل‌محمّد‌(علیه السلام) و شیعیان اوست‌؛ در آن وقت قائم ما قیام خواهد کرد.

تنها همین پنج علامت نشانه‌های قطعی ظهور هستند.[xxiv] وقوع علائم فراوان دیگری که در کتب روایات ذکر شده است‌‌،‌ محتمل هستند؛ امّا هیچ‌یک قطعیّت ندارند‌ و ظهور مشروط به آنها نیست؛ بلکه بنا به روایات، وقوع هر یک از آنها مشروط به وجود مقدّمات و زمینه‌هایی است که چنانچه در اثر عمل بشر شرایط دیگری ایجاد شود و آن مقدّمات و زمینه‌ها پدید نیایند، آن علامت واقع نخواهد شد. به تعبیر روایات جز پنج علامت حتمی، بقیّه از مقدّرات موقوفه‌اند نه محتومه و در نتیجه ممکن است مشمول بَداء شوند و بدون آنها ظهور واقع شود.[xxv] البتّه به موجب برخی احادیث چنان‌که ذکر شد، حتّی علائم حتمی هم قابل بداء می‌باشند و بدون آنها هم ممکن است ظهور حجّت‌خدا واقع شود و یا با وجود آنها ظهور واقع نشود. ابوهاشم جعفری می‌گوید نزد امام جواد‌(علیه السلام) بودیم و از سفیانی و اینکه از علائم حتمی است سخن به میان آمد. به حضرت عرض کردم: آیا در امور حتمی هم ممکن است خداوند بداء نماید؟ فرمودند: آری. به حضرت عرض کردیم: پس می‌ترسیم خداوند در مورد خودِ قائم(علیه السلام) هم بداء نماید. فرمودند: إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعٰادِ وَ اللّٰهُ‏ «لٰا یُخْلِفُ‏ الْمِیعٰادَ»:[xxvi] و [xxvii] قائم از وعده‌های الهی است و خداوند برخلاف وعده‌هایش عمل نمی‌کند.

علاوه‌براین، علائمی را که روایات از وقوع آنها قبل از ظهور خبر داده‌اند، مشخّص نکرده‌اند چند سال یا چند قرن قبل از ظهور واقع می‌شوند. تاکنون بسیاری از آنها‌ عیناً در دنیا واقع شده است و به‌ندرت علامتی از علائم ظهور یافت می‌شود که تاکنون واقع نشده باشد. لذا امید به ظهور بسیار قوی است و رایحه‌ی ظهور در عالم استشمام می‌شود.

نکته‌ی دیگری که باید به آن توجّه داشت این است که در برخی کتب، روایات علائم ظهور، رجعت و قیامت با هم آمیخته شده‌ و نیازمند تصفیه و تفکیک است. برخی از علائم هم مربوط به رجعت خود حضرت مهدی‌ارواحنا‌فداه است که با علائم ظهور درهم آمیخته شده است. زیرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز مانند سایر ائمّه: مدتی پس از رحلت رجعت خواهند فرمود.[xxviii] گاهی روایات رجعت آن حضرت به عنوان روایات ظهور درج شده ‌است.

همان‌طورکه در مباحث پیشین اشاره شد‌، یکی از حکمت‌های غیبت این است که پیش از ظهور‌ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تمامی مکاتب و مذاهب بشری که مدّعی برپایی عدل و قسط و جامعه‌ی ایده‌آل هستند‌، به قدرت برسند تا عملاً تجربه کنند و برای خودشان و دیگران مسجّل شود که بشر عادی ازعهده‌ی این کار برنمی‌آید. با توجّه به تحقّق این امر در جهان امروز‌، می‌توان امید داشت که ظهور بسیار نزدیک است.



[i]. ظهور امام زمان(علیه السلام) با معرّفی خود در کنار کعبه و فراخوانی یاران خاصّشان که سیصد و سیزده نفرند و یاران عامّشان که هزاران نفرند و بیعت ایشان با آن حضرت و فرود آمدن حضرت عیسی۷ و اقتدای به حضرت مهدی(علیه السلام) در نماز صورت می‌گیرد. از ظهور تا آغاز قیام حضرت مهدی(علیه السلام) سه ماه و هفده روز فاصله است (از بیست وسوم ماه رمضان تا دهم ماه محرّم) و آن حضرت در این فاصله به معرّفی اسلام ناب و حقیقی و دعوت مردم می‌پردازند و در اثر آن جمع عظیمی از ایشان به اسلام راستین می‌گروند. غالب مسیحیان هم مسلمان می‌شوند.

[ii]. دانشمندان اسلام کتابهای متعدّدی درباره‌ی نشانه‌های ظهور نوشته‌اند؛ مانند نوائب الدّهور فی علائم الظّهور، سیّدمحمّدحسن میرجهانی طباطبایی، در چهار جلد؛ عصر ظهور، علی کورانی عاملی؛ روزگار رهایی(ترجمه‌ی یوم‌الخلاص، کامل سلیمان)، علی‌اکبر مهدی‌پور، ، شش ماه پایانی(تقویم حوادث شش‌ماهه‌ی پیش از ظهور)، مجتبی‌السّادۀ. E

3. مجلسی‌، ‌بحار‌الانوار‌،‌ ج ۵۱‌، ‌ص ۲۱۸/

۱. مجلسی‌، ‌بحار‌الانوار،‌ ج ۵۱‌،‌ ص ۱۳۳/

۲. سوره‌ی اعراف، آیه‌ی ۱۸۷.

۳. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمة، ج ۲، ص ۳۷۳ و عیون‌اخبارالرّضا۷، ج ۲، ص ۲۶۶.

.۴مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۲، ص ۲۲۳ و قطب‌الدّین‌راوندی، الخرائج‌والجرائح، ج ۱، ص ۱۷۹/ یکی از نکاتی که از این حدیث می‌توان دریافت این است که اگر زمان مشّخصی هم برای ظهور مقدّر شده باشد، آن زمان بداءبردار و قابل تغییر است. یکی از اموری که تأکید احادیث بر دعا برای تعجیل فرج امام زمان(علیه السلام) را قابل فهم می‌کند همین امکان بداء و تغییر در زمان ظهور آن حضرت است.

بداء در امور حتمی امکان‌پذیر است؛ ولی در وعده‌های الهی غیرممکن است. اصل ظهور امام زمان(علیه السلام) وعده‌ای الهی و تخلّف ناپذیر است و لذا بداءبردار نیست؛ امّا زمان و شرایط و علائم ظهور آن حضرت، حتّی علائم حتمی ظهور قابل بداء است.

[viii]. در نتیجه تصوّر اینکه کسی از زمان ظهور آگاه باشد، خطاست؛ زیرا اساساً زمانی برای ظهور مقدّر نشده است تا کسی از آن آگاه باشد. همان‌طورکه برای قیامت زمانی از پیش تعیین نشده است و خداوند یک‌باره تصمیم به برپایی آن می‌گیرد، برای ظهور نیز زمانی از پیش تعیین نشده است و در یک شب خداوند تصمیم به وقوع آن می‌گیرد. ازاین‌رو هیچ‌کس نمی‌تواند ادّعا کند از زمان برپایی قیامت یا ظهور باخبر است؛ لذا هرکس خبر از وقت ظهور دهد، دروغ می‌گوید. اهل بیت: کراراً فرمودند: کَذَبَ الْوَقّٰاتُونَ: کسانی که برای ظهور زمانی مطرح می‌کنند، دروغ گفته‌اند.( نعمانی، غیبت، ص ۲۹۱ و ۲۹۴)

اینکه خداوند با علم ازلی خود می‌داند سرانجام چه زمانی اراده خواهد کرد قیامت برپا یا ظهور واقع شود و نیز اینکه می‌تواند آن زمان‌ها را به اولیای معصوم خود اطّلاع دهد، امر دیگری است. امام صادق۷ در پاسخ مفضّل که از آن حضرت پرسید آیا می‌شود وقتی برای ظهور تعیین کرد؟ فرمودند: لٰا أُوَقِّتُ لَهُ وَقْتاً وَ لٰا یُوَقَّتُ لَهُ وَقْتٌ. إِنَّ مَنْ وَقَّتَ لِمَهْدِیِّنٰا وَقْتاً فَقَدْ شٰارَکَ اللّٰهَ تَعٰالىٰ فِی عِلْمِهِ وَ ادَّعىٰ أَنَّهُ ظَهَرَ عَلىٰ سِرِّهِ وَ مٰا لِلّٰهِ مِنْ سِرٍّ إِلّٰا وَ قَدْ وَقَعَ إِلىٰ هٰذَا الْخَلْقِ الْمَعْکُوسِ الضّٰالِّ عَنِ اللّٰهِ الرّٰاغِبِ عَنْ أَوْلِیٰاءِ اللّٰهِ وَ مٰا لِلّٰهِ مِنْ خَبَرٍ إِلّٰا وَ هُمْ أَخَصُّ بِهِ لِسِرِّهِ وَ هُوَ عِنْدَهُمْ وَ إِنَّمٰا أَلْقَى اللّٰهُ إِلَیْهِمْ لِیَکُونَ حُجَّةً عَلَیْهِمْ‏: من وقتى تعیین نمى کنم، وقت آن هم تعیین شدنى نیست، هر کس براى ظهور مهدى ما وقتى تعیین کند خود را در علم خدا شریک دانسته و مدّعى اطلاع از اسرار الهى شده است. و هیچیک از اسرار الهى که در میان این خلق گمراه و از اولیاء خدا بریده موجود است، پنهان نشده است، مگر اینکه اولیاء خدا به دانستن آن راز مخصوص شده اند وآن راز نزد ایشان موجود است تا بر آنان حجت باشد. (مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳) شاید بیان رمزگونه و قابل تأویل‌های متعدّدی که در مورد زمان ظهور در برخی احادیث معصومین: وجود دارد، ناظر بر همین نکته باشد. (به‌عنوان نمونه: مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۶)

[ix]. سوره­ی معارج، آیات ۶- ۷؛ محدّث قمی، مفاتیح‌الجنان، دعای عهد.

[x] . کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۳/

[xi]. مجلسی‌، ‌بحار‌الانوار،‌ ج ۵۲‌،‌ ص ۹۲‌.

[xii]. صدوق، کمال‌الدّین‌وتمام‌النّعمة، ج ۲، ص ۶۵۰/

[xiii]. ممکن است برخی از اینها همچون سعید و منصور لقب وی بوده و حاکی از سعادت حقیقی و نصرت الهی که شامل او می‌شود، باشند و نیز احتمال دارد نام حسین ناظر به حسینی‌تبار بودن او باشد.

[xiv]. به موجب روایات به موازات یمانی شخص دیگری به نام سیّدخراسانی با پرچمی سیاه‌رنگ از سرزمین ایران (ری یا تهران امروزی) حرکتی را علیه سفیانی آغاز می‌کند که فرماندهی سپاهش را شخصی از بنی‌تمیم (که امروزه در مناطقی از خراسان و خوزستان ساکنند) به نام شعیب‌بن‌صالح برعهده دارد. او پس از غلبه بر سپاهیان سفیانی و فرود آمدن در بیت‌المقدس، نهایتاً با سپاهیان خود به حضرت مهدی(علیه السلام) می‌پیوندد و با آن حضرت بیعت می‌کند. در روایات شیعه یمانی و سپاهیان او بلندمرتبه‌تر و افضل از سیّدخراسانی و سپاهیانش معرّفی شده‌اند.

[xv]. طوسی‌، غیبت‌، ص ۴۳۵/

.[xvi]در مقابل این ندای جبرئیل امین۷ و برای خنثی ساختن اثر آن، شیطان لعین در پایان همان روز ندا می‌دهد که عثمان مظلومانه به قتل رسید و حق با عثمان و پیروان اوست. در اثر این ندا شکّ و تردید و فتنه و آشوب و درگیری شدیدی بین مردم پدید می‌آید.

[xvii]. دو سیّد دیگر نیز در مکّه به شهادت می‌رسند که یکی از آنها پسر عموی نفس زکیّه است و توسّط شخصی عراقی از عوامل سفیانی به شهادت می‌رسد. دیگری شخصی است که در روایات به نام سیّد حسنی از او یاد شده است و در مکّه شهید می‌شود.

[xviii]. مفید‌، ارشاد‌، ج ۲‌، ص ۳۷۴/

.[xix] به موجب برخی روایات حضرت مهدی(علیه السلام) در شب دهم ماه محرّم بعد از نماز عشاء در مسجدالحرام و کنار کعبه با معرّفی خویش و فراخواندن یاران خاصّ خود که از اقصی نقاط عالم با طیّ‌الارض و طیّ السّماء به محضر ایشان شرفیاب می‌شوند، عصر ظهور را آغاز می‌کنند.

[xx]. خَسف در لغت‌ به‌معنای فرورفتن و فروبردن است.

.[xxi] سوره‌ی قصص، آیه‌ی ۸۱/

[xxii]. مجلسی‌، بحار‌الانوار‌، ج ۵۲‌، ص ۱۸۶/

[xxiii]. مجلسی‌، بحار‌الانوار‌، ج ۵۲‌، ص ۱۹۲/

[xxiv]. در برخی احادیث وقوع اختلاف بین بنی‌فلان یا بنی‌عبّاس (مدّعیان حکومت حجاز) نیز امری قطعی شمرده شده که در نزدیکی ظهور واقع می‌شود و نهایتاً به سقوط حاکمیّت آن خاندان می‌انجامد. (نعمانی، غیبت، ص ۲۵۵ تا ۲۷۹ و سیّدمصطفی‌حسنی‌حسینی‌کاظمی، بشارۀالاسلام، ص ۴۴ و ۵۲) ظاهراً اینE Eاختلاف پس از مرگ فرمانروایی به نام عبدالله رخ می‌دهد. (مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و طوسی، غیبت، ص ۴۴۷)

[xxv]. مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۹/

[xxvi]. سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۹ و سوره‌ی رعد، آیه‌ی ۳۱/

.[xxvii] نعمانی، غیبت، ص ۳۰۳/

[xxviii]. در احادیث متعدّدی به رجعت امام زمان(علیه السلام) پس از ظهور و رحلت ایشان تصریح شده است. از جمله در اواخر دعای روز دحوالارض آمده است: وَ اجْعَلْنٰا مِنْ صَحْبِهِ وَ اُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنٰا فِی کَرَّتِهِ حَتّیٰ نَکُونَ فِی زَمٰانِهِ مِنْ اَعْوٰانِهِ: و ما را از اصحاب و سپاهیانش قرار ده و در رجعتش ما را برانگیز تا در زمان او از یاورانش باشیم. (طوسی، مصباح‌المتهجّد، ص ۶۱۲) و در متون زیاراتی که برای حضرت ولیّ‌عصرارواحنافداه روایت شده است نیز به کرّات به رجعت آن حضرت تصریح شده است. از جمله: فَاجْعَلْنِی یٰا رَبِّ فِی مَنْ یَکِرُّ فِی رَجْعَتِهِ وَ یُمَلَّکُ فِی دَوْلَتِهِ وَ یَتَمَکَّنُ فِی اَیَّامِهِ: خدایا! مرا از کسانی قرار ده که در رجعت او بازمی‌گردند و در حکومتش به فرمانداری می‌رسند و در روزگارش تمکین می‌یابند. (مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۸) اَللّٰهُمَّ اَرِنٰا وَجْهَ وَلِیِّکَ الْمَیْمُونِ فِی حَیٰاتِنٰا وَ بَعْدَ الْمَنُونِ. اَللّٰهُمَّ اِنِّی اَدِینُ لَکَ بِالرَّجْعَةِ بَیْنَ یَدَیْ صٰاحِبِ هٰذِهِ الْبُقْعَةِ: خدایا! در زمان زنده بودن و پس از مرگ ما چهره‌ی مبارک ولیّ خویش را به ما بنمایان. خدایا! من به رجعت در برابر صاحب این حرم باور دارم. (مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۵) اِنْ اَدْرَکَنِیَ الْمَوْتُ قَبْلَ ظُهُورِکَ فَاِنِّی اَتَوَسَّلُ بِکَ اِلَی اللّٰهِ سُبْحٰانَهُ اَنْ یُصَلِّیَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ یَجْعَلَ لِی کَرَّةً فِی ظُهُورِکَ وَ رَجْعَةً فِی اَیَّامِکَ لِاَبْلُغَ مِنْ طٰاعَتِکَ مُرٰادِی وَ اَشْفِیَ مِنْ اَعْدٰائِکَ فُؤٰادِی: اگر قبل از ظهورت مرگ من فرارسید، من به تو نزد خدای سبحان توسّل می‌جویم که بر محمّد و آل محمّد درود فرستد و برای من رجعتی در زمان ظهورت و رجعتی در روزگار رجعتت قرار دهد تا از رهگذر فرمانبری تو به مرادم برسم و [جراحت] قلبم از دشمنانت شفا یابد. (مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۵)