Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






پیشگفتار
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

توحید که تمامى پیامبران بشر را بهسوى آن فراخواندهاند و فلاح انسان را در گرو گرویدن به آن دانستهاند،[۱] در لغت به معناى یکى کردن و یکى دانستن است و در قاموس انبیا به معناى رهیدن  

عبد از چندگانگى و رسیدن او به یگانگى در وجود خویش و از این رهگذر، رهایى او از دیده و اندیشهى کثرتنگر و کثرتپندار و راهیابى او به تنها خدا را دیدن و هستى را به خدا منحصر دانستن. عبدى که به یمن بهرهمند شدن از راهنمایى و راهبرى انبیا و اولیاى الهى، به این یگانگى برسد، بهفرمودهى قران کریم، صاحب قلب سلیم است.[۲] امام صادق علیه السلام در وصف چنین قلبى فرمودند: در حالى به دیدار پروردگارش نایل مىشود که احدى جز خدا در آن نیست.[۳] و در بیان بزرگترین نعمت الهى فرمودند : خداوند نعمتى بزرگتر از این به بندهاى عطا نکرده است که غیرى همراه با خداى عزّ و جلّ در قلبش وجود نداشته باشد.[۴]

 


شراب طهور که بهفرمودهى قران کریم، ساقى آن خداى تبارک و تعالى است[۵] و بهپاداش ایثار عاشقانهى عبادالله،[۶] ساقى ازل در جام جانشان مىریزد،[۷] شرابى است که به فرمودهى امام صادق علیه السلام سراسر وجود نوشندگان را از هر چه جز خدا پاک و مطهّر مىسازد و همهى هستى آنان را یکپارچه خدایى مىکند.[۸] این شراب همان معارف بلندى است که قرآن و عترت به تشنگان کمال و  

طالبان وصال عرضه مىدارند و مؤمنان رهپو و سالکان حقجو، با بهرهگیرى از آن، به انقطاع کامل از ماسوىالله نایل مىشوند و با پشت سر گذاردن حُجُب نورانى، دیدهى دلشان به معدن عظمت واصل مىگردد و جانشان به عزّ قدس ربوبى تعلّق مىیابد. این شراب دلدادگان حضرت دوست را منظور نظر محبوب ازلى مىسازد و مدهوش جمال سرمدى مىکند و از هستى خود فارغ و فانى مىنماید. به مدد این شراب، عاشقان شیداى حضرت حق، با ملحق شدن به نور عزّ سرشار از بهجت ذات لم یزلى، به مقامى بارمىیابند که تنها حضرت حق را مىشناسند و از پندار باطل وجود ماسوىالله فارغ مىگردند.[۹]

 

کتابى که خوانندهى گرامى هماکنون در دست دارد، پیالهاى برگرفته از چشمهى شراب ناب معارفى است که خداى تعالى به بندگان تمام عیار خود و واصلان به قلّهى عبودیّت، یعنى پیامبر گرامى اسلام و اهلبیت پاکش علیهم السلام سپرده است تا هم خود از آن بنوشند و هم در سرزمین وجود هر آن که بخواهند و بخواهد جارى سازند.[۱۰]

 

 

در تألیف این اثر، نگارنده درصدد بوده است نکات لازم را براى آشنایى با سلوک الى الله از نگاه مکتب اهلبیت علیهم السلام بهصورت مختصر تنظیم و ارائه کند؛ بدین امید که عزیزانى که آن را مطالعه می‌کنند، خصوصاً جوانان تشنهى عرفان زلال شیعى، برخلاف نگارنده، به جاى صرف عمر در انباشتن مطالب مزبور در ذهن، از جوانى، که خودسازى و طىّ مدارج کمال معنوى در آن بسیار سادهتر از سنین بعد است، راه خودسازى معنوى را در پیش گیرند و به جاى فرورفتن در چاه ویل دنیا، به قلّههاى بلند معنا صعود نمایند.


اگر در ذهن برخى از خوانندگان محترم تردیدهایى در صحّت و مشروعیّت سلوک عرفانى وجود داشته باشد، امید است با مطالعهى عمیق کتاب حاضر که نکته به نکتهى آن متّکى به براهین استوار عقلى و مستند به آیات و روایات فراوان است، کاملاً برطرف شود و عزمى راسخ در پیمودن راه خودسازى معنوى و سلوک عرفانى، طبق موازین قرآن و عترت علیهم السلام جایگزین آن گردد.[۱۱]

 

 

به آنان که چون خود به تجربیّات معنوى و عرفانى راه نیافته و به درک معارف بلند توحیدى اهل معرفت موفّق نشدهاند، راه انکار و نفى عرفان را در پیش گرفتهاند، یادآور مىشوم که شایسته، پسندیده، مشروع و منطقى نیست که به صرف اینکه خود به چیزى نرسیدهاند، آن را انکار کنند. انصاف و تقواى علمى اقتضا مىکند تا براهین متقنى بر بطلان عقلى و شرعى امرى وجود نداشته باشد، گرچه صحّت آن امر نیز براى شخص اثبات و تجربه نشده باشد، آن را محتمل الصّدق و الکذب بداند و صحّت و سقم آن را امکانپذیر بشمارد و تا احراز یکى از آن دو، فروتنانه و مؤدّبانه در آن مورد سکوت اختیار کند.

انکار مقامات و حقایق اهل معرفت موجب خسران عظیم است. ادب کردن و انکار نورزیدن، چهبسا زمینهساز توفیق الهى براى پىبردن و دست یافتن شخص به آن مقامات و حقایق شود. ایراد، اعتراض، نفى و انکار آنچه شخص برهان قطعى بر بطلان آن ندارد، و بعضاً نیز با انگیزهى اظهار فضل و خودنمایى صورت مىگیرد، خلاف تقواى علمى و دینى است و راه درک حقایق و نیل به مراتب بلند معنوى را بر انسان مىبندد و موجب محرومیّت همیشگى او مىشود.

از خدا جوییم توفیق ادب                                             بىادب محروم ماند از لطف رب

 

ارائهى گستردهى آموزههاى عرفانى مکتب اهلبیت علیهم السلام براى پاسخگویى به عطش شدید نسل معاصر به عرفان ناب، ضرورتى تردیدناپذیر است؛ زیرا در صورت غفلت از این مهم، عطش مزبور، نسل کنونى را که از زندگى معطوف به حیات حیوانى و تهى از معنویّت، بهشدّت خسته و سرخورده شده و طالب معنویّت و عرفان است، یا به برخى محافل منحرف صوفیانه و یا به سمت عرفانهاى وارداتى غربى و شرقى مىکشاند و به خسارات جبرانناپذیرى مبتلا مىکند. علاوه بر این، عرفان اصیل اسلامى با حلاوت و جذّابیّت فوقالعادهاى که دارد، بهترین عامل جذب اهل دانش و اندیشه به باورها و آموزههاى دینى و حفظ و مصونیّت آنها از افتادن در دام فرهنگ مبتذل مادّى و لیبرالى غربى است.

 

نگرش موحّدانه، احساسهاى عاشقانه و روحیّات عارفانه که در عرصهى عرفان مطرح است و خوانندگان گرامى، در مطالعهى این اثر با آن آشنا خواهند شد، حلقهى وصلى است بین بحثهاى عقلى در زمینهى اثبات عقاید دینى و موعظهها و آموزههاى اخلاقى. بدون مباحث عرفانى، بحثهاى اعتقادى ابتر و آموزههاى اخلاقى محروم از پشتوانه خواهد بود و با افزوده شدن آن، زنجیرهى آموزشهاى دینى کامل و آموزشهاى مزبور کارساز و اثربخش خواهند شد.

 

با توجّه به بضاعت اندک نگارنده، بىشک زمینهى بسیارى براى اصلاح و تکمیل این اثر وجود دارد. لذا امیدوارم مطالعهکنندگان محترم، از ارائهى نقدها و ارشادات خود به مؤلّف دریغ نورزند.

 

در پایان، امید است تلاش ناچیز نویسنده در نگارش این اثر، مورد قبول حضرت حق جلّ جلاله و پیامبر اکرم و اهلبیت پاک و بزرگوارش علیهم السلام قرار گیرد و نوشتهى حاضر براى مطالعهکنندگان عزیز مفید واقع شود. بمنّه و فضله.

خدایا بهرهى ما را از معارف الهى و مقامات ربّانى، تنها سخن گفتن و سخن شنیدن و عبارت نگاشتن و عبارت خواندن دربارهى آنها قرار مده. آمین ربّ العالمین.

 

            مهدى طیّب - ۱۳۸۷ هجرى شمسى



[۱] . قُولوا لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ تُفلِحوا. (مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۲)

[۲] . سورهى شعراء، آیهى ۸۹/

[۳] . اَلقَلبُ السَّلیمُ الَّذى یَلقى رَبَّهُ وَ لَیسَ فیهِ اَحَدٌ سِواهُ. (کلینى، کافى، ج ۲، ص ۱۶)

[۴] . ما اَنعَمَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلى عَبدٍ اَجَلَّ مِن اَن لا یَکونَ فى قَلبِهِ مَعَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ غَیرُهُ. (ابن فهد حلّى، عدّة الدّاعى،ص ۲۳۳ و مجلسى، بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۴۹)

[۵] . سورهى انسان، آیهى ۲۱/

[۶] . سورهى انسان، آیهى ۸/

[۷] . سورهى انسان، آیهى ۲۱/

[۸] . یُطَهِّرُهُم عَن کُلِّ شَىءٍ سِوَى اللهِ اِذ لا طاهِرَ مِن تَدَنُّسٍ بِشَىءٍ مِنَ الاَکوانِ اِلاَّ اللهُ. ( طبرسى، مجمع البیان، ذیلآیهى ۲۱ سورهى انسان و مجلسى، بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۱۳)

[۹] . محدّث قمى، مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیّه.

[۱۰] . سورهى انسان، آیهى ۶/

[۱۱] . براى آگاهى بیشتر در این زمینه، ن.ک. به: مهدى طیّب، سرّ حقّ، فصلهاى اوّل و دوم.