Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






۲/ صدق و اخلاص
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

. صدق و اخلاص: دومین امرى که لازمهى سلامت در سلوک و نیل به کعبهى مقصود است، صدق و اخلاص در سلوک مىباشد. به این معنى که شخص در طىّ طریق باید از هر گونه اغراض نفسانى خالى باشد. نه مطامع دنیوى، از قبیل کسب مال یا جلب احترام دیگران، نه مقاصد اخروى، همچون آسانى جان دادن یا آسایش در عالم قبر و برزخ، یا مصونیّت از سختى حساب اخروى و محکوم نشدن به عِقاب دوزخى و یا دستیابى به نعمتها و لذّتهاى بهشتى، و نه حتّى نایل شدن به کشف و کرامات و مقامات و کمالات روحى و معنوى، هیچ یک انگیزانندهى او در گام نهادن در صراط سلوک نباشد. بلکه باید صرفاً به قصد اینکه بندهاى مؤدّب براى پروردگار خود باشد و به وظایف بندگى بهشایستگى عمل کند، قدم در مسیر سلوک گذارد و انتظار هیچ پاداشى در قبال آنچه انجام مىدهد نداشته باشد.

قرآن کریم در این زمینه مىفرماید: وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا وَ اِنَّ اللهَ لَمَعَ الُمحسِنینَ : کسانى را که در راه ما مجاهدت مىکنند، یقیناً به راههایمان هدایتشان مىکنیم و خداوند قطعاً با نیکوکاران است.[۱] تأکیدهاى مکرّرى که در این آیه دیده مىشود و هدایت به معناى ایصال الى المطلوب و نه ارائهى طریق، را تضمین مىکند، همه در گرو فقط براى خدا انجام شدن مجاهدت بنده است. بنابراین در صورت خالصانه گام برداشتن در طریق، نیل به مقصد قطعى و تضمین شده است.

همچنین قرآن کریم در مورد کسانى که آرزومند لقاء الله مىباشند و به دیدار پروردگار خود امید بستهاند، مىفرماید: فَمَن کانَ یَرجُو لِقاءَ رَبِّهِ فَلیَعمَل عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَداً: هرکس امید به دیدار پروردگارش بسته است، باید عمل صالح انجام دهد و احدى را در عبادت و بندگى پروردگارش شریک نکند.[۲] بر اساس این آیهى شریفه، تنها کسانى توفیق نیل به لقاء الله نصیبشان مىشود که در اعمال صالحى که در مسیر بندگى پروردگار انجام مىدهند، احدى، از جمله خودشان را شریک نکنند. آن کس که از رهگذر طاعت، عبادت و بندگى و مجاهدت خود در پى رسیدن به سود و منفعتى است، تنها براى خدا بندگى نکرده است، بلکه در کارى که انجام داده، خود را شریک پروردگار کرده است.

صداقت در سلوک به این معنى است که سالک بهراستى قصدى جز اداى وظایف بندگى و مراعات ادب در پیشگاه پروردگار نداشته باشد و در حالى که تظاهر به اخلاص مىکند، در باطن، چشم به منافع و آثار دنیوى و اخروى عمل خود ندوخته باشد.

آنچه مىتواند زمینهساز صدق و اخلاص مورد نظر باشد، معرفت و محبّت است. زیرا اوّلاً عمل خالص تنها از دو کس سر مىزند. یکى شخص غنىّ‌یى که غنایش مطلق است و در نتیجه، نیازى ندارد تا براى تأمین آن، کارى انجام دهد. دیگرى شخص فقیرى که فقرش مطلق و رفعناشدنى است و در نتیجه، هیچ چیز نمىتواند فقر او را برطرف کند تا به خاطر آن دست به کارى زند. خداى متعال غنىّ مطلق است و لذا در کار خود کاملاً فارغ از هر گونه قصد و غرض سودجویانه است. بندهاى هم که به فقر مطلق خود پىبرَد و متوجّه شود که فقر ذاتى او با هیچ چیز رفع نمىشود، در کارش خالى از قصد و غرض مىگردد. قرآن کریم در مقام بیان فقر مطلق عبد و غناى مطلق خداوند مىفرماید: یا اَیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَراءُ اِلَى اللهِ وَ اللهُ هُوَ الغَنىُّ الحَمیدُ: اى مردم! شما فقیران به خدایید و خداوند همان غنىّ ستودنى است.[۳] از پیامبر اکرم۹ روایت شده است که فرمودند: اَلفَقرُ سَوادُ الوَجهِ فِى الدّارَینِ : فقر در دنیا و آخرت مایهى سیهرویى (مخلوق) است.[۴] یعنى فقر ذاتى مخلوق و ممکن الوجود، نه در دنیا و نه در آخرت رفعشدنى نیست.

سیهرویى ز ممکن در دو عالم                             جدا هرگز نشد اللهُ اَعلَم

معرفت نسبت به این حقیقت سبب مىشود عبد در عمل خود از شائبهى هر گونه قصد و غرض منفعتجویانه خالى و خالص شود.

ثانیاً آنچه مىتواند منشاء عمل خالص شود محبّت و عشق است؛ زیرا عاشق جز معشوق هیچ چیز، از جمله خود را نمىبیند و هنگامى که خود را ندید، اینکه از رهگذر اعمال خود در پى کسب سودى براى خویش باشد، منتفى خواهد بود. پیامبر اکرم۹ مىفرمایند: حُبُّکَ لِلشَّىءِ یُعمى وَ یُصِمُّ : محبّت تو نسبت به چیزى تو را کور و کر مىکند.[۵] یعنى محب از دیدن غیر محبوب، کور و از شنیدن صداى غیر او، کر مىشود. در نتیجه، محبّ، خود را نیز نمىبیند.

چنان پرشد فضاى سینه از دوست                                   که یاد خویش گم شد از ضمیرم

جز اهل محبّت و عشق، همهى خلق تاجرند و کاسبکارانه عمل مىکنند. گروهى در کارهاى خود در پى سود و منفعت دنیوى، گروهى بهدنبال بهره و پاداش اخروى و جمعى نیز در پى کرامات و مقامات معنویند. امّا اهل عشق و محبّت، جز معشوق چیزى نمىبینند و جز رضاى محبوب چیزى نمىطلبند.

بنابراین کسانى که در جذبهى محبّت و عشق الهى قرار مىگیرند، از شائبهى هر گونه قصد و غرض نفسانى مبرّا و منزّه مىشوند و در اعمال و عبادات خود جز رضایت حضرت حق، چیزى را نمىجویند.

معرفت به فقر مطلق ذاتى خود و محبّت به پروردگار جمیل خویش، دو گوهرى مىباشند که سالک را به صدق و اخلاص مىرسانند و صدق و اخلاص، مصونیّت او را از بیراهه رفتن و یا در میانهى راه ماندن تضمین مىکند.



[۱] . سورهى عنکبوت، آیهى ۶۹/

[۲] . سورهى کهف، آیهى ۱۱۰/

[۳] . سورهى فاطر، آیهى ۱۵/

[۴] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۳۰/

[۵] . صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۰/