Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






موت اختیارى
تالیفات استاد - کتاب شراب طهور

یکى از تعابیرى که در سیر الى الله به آن اشاره شد، موت اختیارى است. اکنون به شرح مختصرى از مفهوم موت اختیارى، نشانهها، راه دستیابى و آثار و ثمرات آن مىپردازیم.

موت اختیارى یعنى با قطع دلبستگى از دنیا، نفس امّاره را میراندن و شعلهى آن را در وجود خود خاموش کردن. به تعبیر دیگر، یعنى از آمال و آرزوهاى دنیوى دست برداشتن و بدون احساس دشوارى، براى رها کردن و عبور از هر چیز دنیوى و نیز براى رها کردن و رفتن از دنیا، آماده بودن. به تعبیر سوم، یعنى از اراده و خواست خود دست برداشتن و به ارادهى حق تسلیم بودن و در برابر مقدّرات الهى از خود نظریّه نداشتن و ابراز وجود، اظهار نظر، چون و چرا و اعتراض نکردن. به تعبیر دیگر، موت اختیارى یعنى به سکوت رسیدن تمام وجود انسان. چه در زبان، چه در اندیشه و چه در دل ساکت شدن؛ بهنحوى که جز به ضرورت، سخن نگفتن، شوق حرف زدن نداشتن و بدون وجود فشارى از درون که شخص را به سخن گفتن وادار و ترغیب مىکند و بدون نیاز به فشار آوردن به خود براى حرف نزدن و بدون احساس دشوارى، بهراحتى ساکت نشستن، و علاوه بر سکوت ظاهرى، گفتوگوى درونى در فکر و ذهن، همچنین انبعاثات و رویشهاى دل در قالب خواستها، آرزوها و احساسها نیز متوقّف و خاموش شدن.

کسى که به موت اختیارى نایل شده است از یک سو خود را از سایرین مهمتر نمىانگارد و در مصائب، مشکلات و محرومیّتهایى که دیگران نیز به آنها مبتلایند، براى خود تأسّف ویژه نمىخورد و در پى رهاندن خود بهتنهایى، نیست. همچنین شخصى که به موت اختیارى دست یافته باشد، اسیر
خودبینى نیست و به فهم، تشخیص، هنرمندى، زیرکى، زرنگى و توانمندى خود مغرور و متّکى نیست و به جهل و عجز خود به
عنوان یک مخلوق، واقف و معترف است. فردى که به موت اختیارى رسیده است نه تنها متکبّر و خودپسند نیست، بلکه با همگان مؤدّب و فروتن است.

همانطور که ملاحظه شد، موت غیر از فوت است. فوت به معنى پایان یافتن زندگى دنیوى و قبض روح شدن و مردن است، در حالى که موت معناى دیگرى دارد. آنچه سبب شده است بهتدریج واژهى موت به معناى مرگ و فوت بهکار رود این است که بیشتر انسانها قبل از اینکه زمان مرگ و فوت آنها فرا برسد و ملک الموت به زور آنها را از آغوش دنیایى که به آن دل بستهاند بیرون بکشد، به حکم نفس امّاره، حاضر نیستند دل از دنیا ببُرند؛[۱] لذا موت آنها یعنى رهایى ایشان از اسارت دنیا و  

نفس امّاره، تنها هنگام فوت و مرگشان و آن هم با اضطرار و اجبار، واقع مىشود. به موت این گونه اشخاص، موت اضطرارى گفته مىشود.

امّا پیامبر اکرم۹، انسانها را دعوت و ترغیب کردند که پیش از آنکه به اضطرار به موت نایل شوند، با اختیار خود به موت دست یابند. آن حضرت مىفرمایند: موتوا قَبلَ اَن تَموتوا: پیش از آنکه (به قهر و اجبار) به موت نایل شوید، (با اختیار) تن به موت دهید.[۲]

 

توجّه به این نکته لازم است که موت چیزى نیست که باید بهوجود آورد، بلکه همواره موجود و همراه انسان است. تنها باید از غفلت، ناهوشیارى، اشتباه و بیهودهپندارى بیرون آمد تا به آن پىبرد و آن را مشاهده و احساس کرد. قرآن کریم مىفرماید: کُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ: همگان چشندهى موتند.[۳] باید دقّت کرد که آیه نمىفرماید سرانجام، همگان روزى طعم موت را خواهند چشید.

 

بهترین و آسانترین راه نیل به موت، قرار گرفتن در جاذبهى جمال الهى و مبتلا شدن به عشق الهى است. زیرا جاذبهى جمال و حُسن الهى و نیروى محبّت و عشق به خدا چنان قوى است که جذّابیّتهاى دنیوى در برابر آن رنگ مىبازد و شخص به سهولت از جاذبهى دنیا خارج مىشود.

شوق لقاء حق سبب مىشود شخص از آنچه بین او و محبوب فاصله مىاندازد و حجاب مىشود، نفرت و به آنچه فاصلهها را از میان برمىدارد و پردهها و حجابها را کنار مىزند، اشتیاق داشته باشد. در نتیجه، محبّت و عشق به خدا و شوق لقاء و وصال محبوب ازلى و معشوق لمیزلى،
سبب دل بریدن از دنیا و اشتیاق به موت و استقبال از آن است.

به اختیار نمیرند مردم بىعشق         تو زندهکردهى عشقى، به اختیاربمیر

***

بمیرید، بمیرید، از این عشق بمیرید         کزین عشق چو مردید، همه روح پذیرید

موت اختیارى ثمرات ارزشمند بسیارى در پى مىآورد که به برخى از آنها اشاره مىکنیم.

۱/ با نیل به موت، انسان به بیدارى باطنى دست مىیابد، چشم دلش باز مىشود و به شهود باطنى ملکوت عالم نایل مىگردد. پیامبر اکرم۹ مىفرمایند: اَلنّاسُ نیامٌ فَاِذا ماتوا انتَبَهوا: مردم در خوابند، پس آنگاه که به موت نایل شدند، بیدار مىشوند.[۴]

 

۲/ با موت اختیارى، شخص به لذّت و آرامشى دست مىیابد، به مراتب بالاتر از آنچه فرد خسته و خوابآلود، با خوابیدن به آن مىرسد. امام صادق علیه السلام مىفرمایند: اَلنَّومُ اَخُ المَوتِ: خواب برادر مرگ است.[۵] طبیعتاً خواب برادر کوچکتر و موت برادر بزرگتر است. هنگامى که برادر کوچکتر تا

این حد دوستداشتنى و شیرین است، برادر بزرگتر چه خواهد بود؟!

با دست یافتن به موت اختیارى، دنیا در نظر شخص، کوچک، حقیر و غیرقابلاعتنا، و آخرت بزرگ، ارزشمند و خواستنى مىشود. در نتیجه، بود و نبود دنیا دیگر نمىتواند بر روح او تأثیر بگذارد و آن را متلاطم کند.

۳/ نیل به موت اختیارى، همهى غصّهها، حسرتها، نگرانىها، کینهها، دشمنىها و دیگر حجابهاى ظلمانى را، که در مسیر سفر به سوى خدا، راهبندان ایجاد کرده و مانع پیشرفت است، برطرف و راه نیل به کمال مقصود را باز و هموار مىکند.

۴/ با نیل به موت اختیارى و رهایى از محبّت دنیا، که سرمنشاء همه زشتىها و پلیدىهاست،[۶] وجود فرد از بدىها و زشتىها پاک و مبرّا و همچون روز تولّد، از همهى آلودگىها و

عیوب منزّه مىشود.

۵/ موت اختیارى سبب مىشود حجاب بین عبد و مولا و محبّ و محبوب برطرف گردد و ملاقات و دیدار و قرب و وصال خدا و خوبان خدا حاصل شود.[۷] به این لحاظ، از زمان نیل شخص


به موت اختیارى، مىتوان به زفاف حقیقى تعبیر کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: مَن یَمُت یَرَنى : هرکس به موت نایل شود، مرا مىبیند.[۸]

 



[۱] . دقّت شود که موت دل از محبّت دنیا بریدن است، نه دست از استفادهى از دنیا کشیدن.

[۲] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۵۹/

[۳] . سورهى آلعمران، آیهى ۱۸۵ و سورهى عنکبوت، آیهى ۵۷/

[۴] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۳۴/

[۵] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۱۸۹/

[۶] . کلینى، کافى، ج ۲، ص ۱۳۰/

[۷] . باید دانست شهود ذات حتّى براى انبیا و اولیا نیز محال است و هرجا در این نوشتار سخن از لقاء و دیدار خدا بهمیان آمده است، مقصود شهود تعیّن اوّل حقّ متعال و مظهر اوّل واجب تعالى مىباشد و این اوج شهود است.

[۸] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۲۲۶/