Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






اسرار و حقایق گوناگون
تالیفات استاد - کتاب مصباح الهدی
اسرار و حقایق گوناگون

۞     در زمین‌هایی که ذکر خدا زیاد میشود و سجده بر آن زیاد میکنند، شیرهی همهی زمین کشیده میشود و در آن‌ زمین جمع میشود. حَرَماً آمِناً یُجبىٰ اِلَیهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیءٍ: حرم امنی که ثمره و عصارهی همهی چیزها به سوی آن جذب و جمع میشود.

۞            در هر جا که ظلم کمتر است، برکات به آنجا روی میآورند.

۞     آه یک مظلوم در همه چیز اثر میگذارد و هر کس به اندازهی ایمان خود پایش به سنگ میخورد؛ چون مظلوم مورد توجّه خداست، ولو کافر باشد. لذا باید متصدّیان مواظب باشند که کسی بی‎‎گناه و مظلوم در زندانها نباشد.

۞     خدا نکند در یک مملکت به یک نفر ظلم شود، چون همهی افراد آن مملکت صدمه و خسارت میبینند. خدا حامی مظلوم است. خدا نکند آدم نسبت به مظلومهای خدایی، ظالم شود. اگر یکی مظلوم واقع شود، همه باید سهم بدهند. اگر آدم نسبت به نفس خودش ظلم کند و نفس را زندانی کند که شلوغکاری نکند، عیبی ندارد، ولی باید مواظب باشد به دیگری ظلم نکند و مظلومی را زندانی نکند.

۞     اَلمُؤمِنُونَ کَنَفسٍ واحِدَةٍ: مؤمنها مثل یک فرد واحد میباشند. در جامعه اگر یک نفر مظلوم واقع شود، یا یک نفر مهموم باشد، همهی افراد مشکل پیدا خواهند کرد.

۞     اَلمُؤمِنُونَ کَنَفسٍ واحِدَةٍ: همهی مؤمنان مثل یک تن واحد میباشند. لذا اگر کسی به یک نفر مؤمن ظلم کند، گویی به همه ظلم کرده است و اگر به یکی خوبی کند، گویا به همه نیکی کرده است.

۞     در یک کارخانه که هزار نفر کارگر و کارمند دارد، اگر یکی از کارکنان خوب کار کند و به کارخانه نفع برسد، همهی هزار نفر منتفع میشوند و اگر هم بد کار کند، به همه ضرر رسانده است.

۞     کسی که یک نفر غمگین و غصّهدار را خوشحال کند، او را زنده کرده است و هر کس یک نفر را زنده کند، مثل آن است که همهی خلق را زنده کرده است. مَن اَحیاها فَکَاَنَّما اَحیَا النّاسَ جَمیعاً.

۞     کار خیر، در همه‌جا و در همه کس اثر میگذارد. اگر کار خیر کردی، همهی اهل خیر را یاری و نصرت کردهای و آنها را روسفید کردهای. همهی عالَم پشتیبان کار خیر تو هستند و جواب هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنى: آیا یاوری هست که مرا یاری کند؟ وَ مَن اَنصاری اِلَی اللهِ: چه کسی مرا به سوی خدا یاری میدهد؟ را خوب دادهای.

۞     کمک طلبیدن بزرگ از کوچک در واقع دعوت او برای کمک رساندن به اوست. هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنى: آیا یاوری هست که مرا یاری کند؟ وَ مَن اَنصاری اِلَی اللهِ: چه کسی به سوی خدا یاور من است؟ به همین معنی است.

۞            اسلام حافظ ماست، نه ما حافظ اسلام.

۞     اوّلین بارقهی نهضت آقای خمینی روزی بود که اتفاقاً به پیشنهاد یکی از رفقا به جلسهی درس ایشان در مسجد اعظم قم رفته بودم که در شبستان جنب قبر مرحوم آقای بروجردی تشکیل میشد و از دور این سیّد بزرگوار را در حالی که به چند صد نفر طلبه درس میداد، تماشا میکردم. آن روز کسبهی قم به خاطر اینکه حکومت شاه پاسخ تلگراف آقای خمینی را نداده بود، تعطیل کرده بودند و در میانهی درس، جمع زیادی از مردم قم وارد شبستان شدند و پشت سر طلبهها نشستند. آقای خمینی بعد از چند دقیقه فرمود: کسانی که آمده‌اند، بلند شوند تا آنها را ببینم. جمعیت بلند شدند و آقای خمینی نگاهی به آنها انداخت و سپس فرمود: حالا بنشینید. (بار اوّل بی‎‎اجازه نشسته بودند، این بود که برای حفظ عزّت، آنها را بلند کرد و با اجازه نشاند). بعد فرمود: یک نفر بلند شود بگوید چرا تعطیل کردهاید و اینجا آمدهاید. یکی از حضّار بلند شد و عرض کرد: آقا بعد از این که حکومت پاسخ تلگراف شما را نداد، دیگر کسب و کار برای ما گوارا نیست و بی‎‎معناست. فرد دومی بی‌اجازه بلند شد و فضولی کرد و گفت: البته این درس و بحث حوزه هم بی‌معناست. آقای خمینی نگذاشت او حرفش را ادامه دهد و فرمود: خُب. بعد خطاب به طلبهها و مردم فرمود:  در این حرکتی که امروز شروع شده و در آینده در همهی قم هم نمیگنجد و در همهی کشور هم شاید نگنجد، فکر نکنید ما میخواهیم اسلام و قرآن را حفظ کنیم، بلکه قصد ما این است که دست ما از قرآن و اسلام کوتاه نشود . (یعنی حافظ قرآن و اسلام خداست. اَلاِسلامُ یَعلُو وَ لا یُعلیٰ عَلَیهِ: اسلام برتر و بالاتر است و چیزی بالاتر از اسلام نمیتواند قرار بگیرد. اسلام و قرآن محتاج نیستند که ما حفظشان کنیم، ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.)

۞     آمین چهار حرف دارد که هر یک بر عرش و کرسی و لوح و قلم، بر پیشانی جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و در قرآن و تورات و انجیل و زبور نوشته شده است. چون عبدی آمین بگوید، چهارتای اوّل به لرزه در میآیند، چهارتای دوم به سجده میافتند و چهارتای سوم ورق میخورند. اقلّش این است که یعنی بندهی من دعایت اجابت شد.

۞     در حدیث قدسی است که وقتی همّ بزرگِ بندهای، خدا بود و ارادهی کار خطایی کرد، خدا بین او و آن کار حائل میشود. یعنی خودش را به او نشان میدهد.

۞     امروز نقش حیوانات در زندگی ظاهری انسان کم شده است. حیوانیّت در درون انسان هم کم میشود و تنها عقل میماند و انسان به ملائک ملحق میشود.

۞     پیشاب و فضولات حیوانات حلال گوشت پاک است، ولی در انسان صفات بد و اخلاق رذیله سبب میشود نجس گردد، و الاّ چرا غذای پاک و حلال به نجاست تبدیل شود؟ وقتی مقصد خدا باشد و محبّت خدا و پیامبر و ائمّه علیهم السّلام باشد، آنها انسان را از غیر خودشان پاک میکنند.

۞     خداوند چقدر ما را سیر داده است و از صلبها و رحمها عبور کردهایم و هر کدام از شهری آمدهایم و یکدیگر را پیدا کردهایم و الآن دور هم جمع شدهایم.

۞     هر یک از ما از غیبالغیوب راه افتادیم و از اصلاب عبور کردیم و بدون اختیار و خواست خودمان در اینجا به هم برخوردیم. از اینجا هم داریم به غیبالغیوب میرویم. ممکن است بعد از این هم یکدیگر را نبینیم.

۞     همانطور که گاهی اوقات یک سنگ در مسیر رودخانه قرار میگیرد و آب و خس و خاشاک داخل آب زیر آن سنگ گیر میکنند و مدّتی در کنار هم میمانند؛ امّا همین که آن سنگ یک تکان میخورد، راه آب باز میشود و همهی آن خس و خاشاک‌ها پراکنده میشوند و هر یک از آنها به سویی میرود، در رودخانهای هم که از غیبالغیوب آمده و به سوی دریای هستی در جریان است، سنگی قرار دارد که ما پشت آن سنگ ایستادهایم و با هم حرف میزنیم؛ امّا همین که آن سنگ یک تکان بخورد، هر یک از ما به سویی میرویم و شاید هرگز یکدیگر را نبینیم. به قول مرحوم علامّه‌ی طباطبایی:

من خس بی‎‎سر و پایم که به سیل افتادم    او که میرفت مرا هم به دل دریا برد

 

۞     آنجا که خدا شما را درست کرد، زمان و مکان نیست؛ لذا میتوانی بگویی مرا یک ساعت پیش ایجاد کرد؛ گرچه در عالم زمان ممکن است همین یک ساعت از یک میلیارد سال هم بیشتر باشد.

۞     خدا شما را با دست قدرت خود آفریده است و آمدهاید در این جلسه مقابل من نشستهاید. از اوّل خلقت تا الآن نیم ساعت هم طول نکشیده است، منتها به نظر اهل طبیعت زمان زیادی گذشته است. مثل اصحاب کهف که وقتی بیدار شدند، گفتند یک روز یا کمتر از آن خوابیدهایم؛ در حالی که به حساب اهل طبیعت سیصد سال خوابیده بودند.

۞            به زبان آوردن و لَب، خیلی مؤثّر است. اگر گفتی اَلحَمدُ ِللهِ، فرج حاصل میشود و اگر فال خوب زدی، همانطور میشود.

۞     صاحب نور غیر روحانی نداریم، ولی روحانی بی‎‎نور داریم. بعضیها به قدرتها و مراتب بالای روحی رسیدهاند؛ امّا نور ندارند. یک ذرّه نور به دریاها روح میارزد.

۞     روح و نور دو چیز مجزّا است. بعضی از اشخاص روحانی که اهل تجرّدند، نور ندارند. روحانی به نور نیاز دارد، روح و تجرّد مثل چشم است. چشم بدون نور قادر به دیدن نیست. دوست اهل بیت علیهم السّلام نور دارد.

۞            انفراد، اجتماع را میسازد. اجتماع، انفراد را خراب میکند.

۞     پیروان سایر ادیان الهی هم با امّت پیغمبر ما قاطی هستند. ولو خودشان ندانند، همه زیر چتر اسلامند. برخی هم قلباً مسلمانند، ولی تقیه و کتمان میکنند.

۞     اشخاصی که اطرافت هستند، دو دستهاند: دست چپیها، که وقتی میگیرند که میگیرند و وقتی هم میدهند، باز میگیرند (ایمانت را میگیرند) و دست راستیها، که وقتی میدهند که میدهند و وقتی هم میگیرند، باز هم میدهند (اجر و ثواب میدهند). سعی کن تو هم از دست راستیها باشی.

۞            یک نفر که راه بیابد و بخواهد با خدا ملاقات کند، همهی خلق، حتّی کفار را با خودش تا دم در میبرد.

۞     هر اندکی اندک نیست. یک سیر طلا اندک است؟ یک خورده عقل که به انسان داده شده، اندک است؟ پس هر اندکی اندک نیست. چیزهایی که خدا داده و بقا دارد، اندک نیست.

۞     هر کس راه به خدا داشته باشد، مالک نفس و مال مردم است. خوشا به حال شخصی که نصیبش شود چنین کسی مال و نفس او را بگیرد.

۞     هر کس را که رفتن در محراب را دوست ندارد و از امامت جماعت پرهیز میکند، به زور وارد محراب کنید و به او اقتدا کنید و هر کس را که آن را دوست دارد و طالب آن است، بیرون بیندازید.

۞     اهل زینت زن است، ولو به ظاهر مرد باشد. مردهایی که خیلی در بند لباس و خانه و زینتهای دنیا هستند، زن هستند. بعضی خانمها که پر دل و جرأت و پر ظرفیتند، مردند.

۞     بچّه از پیش خدا آمده است و آنجا ندارم و نمیتوانم و نمیدانم وجود نداشته است، لذا اینجا گرسنهاش که میشود، کاری ندارد که کسی در اطرافش هست یا نه، به فضا میگوید من گرسنهام. اگر به او بگویی در منزل چیزی نداریم، میگوید مثل اینکه نفهمیدی چه گفتم، من گرسنهام. او فطرتش هنوز آلوده به اسباب و وسایل نشده است.

۞     قرآن فرمود: إنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ کُلُّ اُولَئِکَ کانَ عَنهُ مَسئُولاً: همانا گوش و چشم و فؤاد، همهی آنها مورد سؤال قرار میگیرند. چشم و گوش بهانه است؛ اصل کار فوأد است. فؤاد جایی نزدیک ناف است. وقتی میگویی دستم، چشمم، گوشم، خودم، ببین میم آخر آن در کجا صدا میکند؛ فؤاد آنجاست.

۞     حضرت امیر علیه السّلام فرمود: فاصلهی بین حقّ و باطل چهار انگشت است؛ بین چشم و گوش، بین دیدم و شنیدم. زبان از دیدهها و شنیدهها خبر میدهد؛ لذا از زبان سؤال نمیکنند، بلکه از سمع و بصر سؤال میکنند. سمع و بصر هم دو دریچهی فؤادند. فؤاد یعنی فوائد؛ یعنی صندوق دخل انسان. از دل میپرسند که چقدر یقین و اطمینان کاسبی کردهای.

۞     فردی به بهلول پولی داد که به فقرا بدهد. او آن پول را به یکی از ثروتمندان داد. شخصی که پول را داده بود، مطّلع شد و علّت را از بهلول پرسید. بهلول گفت: شما بهتر میدانید یا خدا؟ او فقیر بود که خدا به او ثروت داد، دیگران که غنی بودند، خدا هم به آنها ثروت نداد.

۞     در عالم برزخ، قشنگها چند هزار سال است که سرهایشان را کف دستشان گرفتهاند تا تقدیم کنند و هنوز نوبتشان نشده است. حتّی به بعضی از آنها میگویند چرا بی‎‎خود اینقدر انتظار میکشید، شما را که تحویل نمیگیرند؛ امّا آنها میگویند اگر تحویلمان هم نگیرند، همین انتظارمان خوب است.

۞     جلوگیری از باردار شدن زنها ضرر دارد. قوایی که خدا به تفاوت به هر زنی برای باردار شدن داده است، باید ظهور کند و الاّ به صورت مریضیهای مختلف سر در میآورد.

۞     علمی که انبیا آوردهاند، سه حرف است. (حرف: مِنَ النَّاسِ مَن یَعبُدُ اللهَ عَلی حَرفٍ: گروهی از مردم خدا را به حرف بندگی میکنند. مَن عَبَدَ الإسمَ فَقَد کَفَرَ وَ مَن عَبَدَ الإسمَ وَ المَعنى فَقَد أشرَکَ: کسی که اسم را عبادت کند، کافر شده و کسی که اسم و معنی را عبادت کند، مشرک شده است. تنها کسی موحّد است که مسمّی را عبادت کند.) عشق هم سه حرف است. پس شاید آنچه انبیا آوردهاند، عشق باشد.

۞     انبیا و امامان به خاطر ما و به دنبال ما به دنیا آمدهاند. در روایت آمده است اگر به خاطر شیعیان نبود، اذاً لَرَفَعَنَا اللهُ اِلَیهِ: در آن صورت خداوند ما را (از بین خلق) به نزد خویش بالا میبرد.

۞     مستمعین طالب خیر سبب شدند انبیا پایین بیایند و الاّ آنها چه کار داشتند به زمین بیایند؟ دوستان خوشگِل (طینت) و انبیا هم خوشگل پرست بودند. این بود که انبیا به دنبال خوشگلها به زمین فرود آمدند.

۞     محمّد بن ابی بکر تا چشمش باز شد، آمد توی بغل حضرت علی علیه السّلام. لذا امیرالمؤمنین علیه السّلام هم فرمود: به او نگویید محمّد بن ابی بکر، بگویید محمّد بن علی.

۞     کلام حق را همهی ماسوا کمک‌دهنده هستند و اَصلُها ثابِت یعنی ریشهدار است؛ امّا باطل ریشهاش روی خاک است: اِجتُثَّت مِن فَوقِ الأَرضِ مَا لَها مِن قَرارٍ: از بالای زمین کنده شده و ثباتی ندارد.

۞            هر جدیدی، در دستگاه خدا قدیمیتر است؛ ما تازه به آن رسیدهایم.

۞            جلال چادر است و زیر چادر، جمال است.

۞     هر کمالی که در این عالم است، حقیقت آن در عالم بالاست که ده بار، یک‌دهم شده (یک ده میلیاردم) و در این عالم ظاهر شده است. اگر ده بار در ده ضرب شود، به حقیقت اوّلی خودش باز میگردد. اِنّا ِللهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ.

۞     هر چه در عالم خارج هست، چه در ملائک و چه در جنها و چه در حیوانات و چه در گیاهان و چه در جمادات، همه سایهی عالم حقیقت و عالم انسانیّت است. کسی که به عالم حقیقت راه پیدا کرده است، همهی اسرار عالم خارج برایش آشکار و روشن است.

۞     هر چه در این عالم مشاهده میشود، سایه و عکسی است از آنچه در عالم حقیقت و انسانیّت وجود دارد؛ لذا برای کسی که به عالم انسانیّت راه پیدا کرده و به حقایق آن عالم پی برده است، همه چیز این عالم معنیدار و قابل فهم است و راز و رمزهای آن برای او مکشوف و هویدا است. اگر بعضی اوقات برای توضیح حقایق انسانیّت به چیزهایی از این عالم ظاهر مثال میزنم، گمان نکنید از این چیزها به آن حقایق پی بردهام، بلکه چون آن حقایق را خدا نشانم داده است، آنچه سایه و عکس آنها در این عالم است را دریافتهام و برای شما بازگو میکنم.

۞     پرندهای وجود دارد که میایستد و دهانش را باز میکند و پرندهی دیگری آنچه غذای اوست را شکار میکند و داخل دهان آن پرنده میگذارد. ماری هم هست که کمرش را راست میکند و میایستد و پرندهای آنچه غذای آن مار است را شکار میکند و داخل دهان آن مار میگذارد. هر چه در مَلَک و جنّ و حیوان و گیاه و جماد است، اصلش در انسان است. خودت را نمیبینی که کار و تلاش میکنی و درآمدی که کسب کردی را میبری به فقیر میدهی؟

۞            دل وقتی به خدا میرسد، میگوید: هست، هست، هست و وقتی به آفتها و شیطان میرسد، میگوید: نیست، نیست، نیست .

۞     اشخاص سه دستهاند: انبیا، پیروان انبیا و سایرین؛ به تعبیر دیگر: عالم ربّانی، متعلّم و هِمَج؛ به بیان دیگر: معلّمها، شاگردها و بچّههای کوچولو که هنوز به رشد نرسیده‌اند و مدرسه نمیروند.

۞     شیعهها سه‌‌تا صبح دارند؛ یکی صبح خلقت حضرت آدم علیه السّلام، یکی صبح ظهور حضرت ولیِّ عصر عجّل‌الله‌‌تعالی‌‌فرجه ، یکی هم صبح قیامت. هر روز صبح که از خواب بیدار میشوی، قیامت است. تمرین کن تا هر روز قشنگتر شود. اگر توجّه داشته باشی، رشد میکنی.

۞     همه دکّان دارند، یعنی دو کَون دارند؛ دنیا و آخرت. اگر در دکّان جنس بد باشد، داناها نمیخرند. خریدار هم اگر ناشی باشد، جنس قیمتی را که میفروشند، نمیخرد.

۞     پدری جز هنگامی که مهمان به منزلش میآمد، خیلی سور و ساط به خانه نمیآورد. پسرش هم برای اینکه سور و ساطشان زیاد شود، همواره مهمان وعده میگرفت و بی‎‎اطّلاع پدرش هر روز به بقّال محل که با پدر رفاقت داشت، میگفت: آقام گفته شب به خانهی ما بیایید. یک شب بقّال به صاحبخانه گفت: آقا شما که هر شب من را دعوت میکنید، پس یک شب هم شما به خانهی ما بیایید. صاحبخانه به او گفت: من کی شما را دعوت کرده‌ام؟ گفت: پس من بی‎‎دعوت هر شب به خانه شما میآیم؟ پسرتان هر روز میگوید آقام گفته شب به خانه‌ی ما بیایید. صاحبخانه پسرش را صدا زد و گفت تو هر روز این آقا را دعوت میکنی؟ گفت: بله. پدر گفت: چرا؟ گفت چون وقتی مهمان نداریم، شما شام نان و ماست به ما میدهی؛ امّا وقتی مهمان داریم، غذا و میوهی مفصّل آماده میکنی و ما هم میخوریم. پدر دید پسرش حرف حسابی میزند. پس شما هم به خداوند بگویید: هر وقت با عزیزی مینشینیم، کار خیری از ما سر میزند و شما در رحمت را باز میکنی، به این خاطر من هم به هر کس برسم، میگویم آقام گفته امشب به خانهی ما بیا.

۞     مردم مملکت ما همه مظلومند؛ یا مظلوم دنیا یا مظلوم نفس خودشان. به ناقلاها هم نفس خودشان ظلم میکند. در مذهب شیعه همه مظلومند.

۞            مَلَک خیلی قوی است، یک مَلَک میتواند همهی آسمان و زمین را سر انگشتش بچرخاند.

۞            هر یک از ملائکه مرتبه و جایگاه معیّنی دارد و میل به بالاتر را هم ندارد؛ عشقش به همان جایی است که در آن است.

۞            اگر به آنچه در بین خلق جاری است، به دید فعل ربوبی بنگری، میبینی همه درست است.

۞      از آن گناه که نفعی به غیر رسد، چه باک؟  گناه آدم و حوّا به نفع ما شد و سبب گردید ما به وجود بیاییم و الاّ در بهشت زاد و ولد نبود. خدا خودش میخواست آنها این کار را بکنند، لذا از هر طرف که میرفتند، آن درخت در مقابلشان ظاهر میشد تا بالأخره از میوه‌ی آن خوردند و از بهشت بیرونشان کردند.

۞     قاضی باید کمککار و حامی متّهم باشد و هر کس به او نسبتی داد، از شاکی دلیل و شاهد بخواهد و اصل را بر برائت و بی‎‎گناهی متّهم قرار دهد.

۞     هر وقت برای انجام کار خیری خواستی استخاره کنی، رو به بالا استخاره کن. یعنی مثلاً اگر استخاره کردی که مبلغ معیّنی پول به کسی بدهی و بد آمد، مبلغ بیشتری را در نظر بگیر و دوباره استخاره کن و آن‌قدر ادامه بده تا بالأخره استخاره خوب بیاید. نکند رو به پایین استخاره کنی و پی در پی مبلغ کمتری را در نظر بگیری تا اینکه به صفر برسد.

۞     اینکه در حدیث آمده است که اگر چهل نفر بر کفن میت مؤمنی بنویسند ما شهادت میدهیم او شخص خوبی بوده است، خداوند میفرماید من حیا میکنم حساب او را رسیدگی کنم و بدون حساب او را به بهشت میفرستم، همین حالا هم که به خوب بودن فرد زندهای اقرار میکنید و گواهی میدهید، همین شهادت به بدنش نوشته میشود. کفن حقیقی همین بدن است، لذا خدا هم به شهادت شما اکتفا میکند و به بررسی حساب او نخواهد پرداخت.

۞     اینکه خداوند حقّالنّاس را نمیبخشد، خیلی خوب است. علّتش این است که در قیامت برای فردی بهشت حتمی میشود، طلبکارها به او میچسبند که تا طلبمان را ندهی، نمیگذاریم بروی. چون حکم الهی صادر شده است که او به بهشت برود، ملائکه او را به سمت بهشت میکشند و کسانی هم که به او چسبیدهاند، همراهش به بهشت میروند.

۞     اینکه در حدیث آمده است که منزل وسیع و زن سازگار و مرکب راهوار از سعادت انسان است، مقصود از منزل وسیع خانهی دل است و هر چه بزرگ‌تر باشد، شخص سعادتمندتر است و غرض از زن سازگار، نفس تسلیم است و منظور از مرکب راهوار هم بدن فرمانبر است.

۞     اینکه در حدیث آمده است که شنا و اسب سواری و تیراندازی را به فرزندانتان بیاموزید، مقصود از شناوری این است که یاد بدهید در دریای عمیق دنیا شنا کنند و در آن غرق نشوند، منظور از اسب سواری هم این است که یاد بدهید چگونه مرکب بدن را برانند که سرکشی نکند و اختیار آنها را به دست نگیرد و آن‌قدر این سوی و آن سوی نکشاند که آنها را خسته و درمانده کند و آخرالامر هم بر زمین بزند و بکشد. غرض از تیراندازی هم این است که یاد بدهید چگونه تیر دعا را به هدف بزنند. اگر این سه کار را یاد گرفتی، دیگر فرمان خدا را ببر و به این کاری نداشته باش که چه چیزی گیرت میآید و روزی‌ات زیاد یا کم میشود.

۞     در حدیث است که عقب رفیق خوب نگرد که بی‎‎رفیق میمانی، عقب رزق حلال هم نگرد که بی‎‎روزی میمانی، عقب عمل خالص هم نگرد که بی‎‎عمل میمانی. البته اگر ائمّه علیهم السّلام اجازه دادند، عقب این‌ها بگرد، چون وقتی بی‎‎رفیق ماندی، رفیقت خداست (یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لَهُ: ای کسی که رفیق شخصی هستی که بی‎‎رفیق است.) و وقتی بی‎‎رزق ماندی، رزّاقت خدا خواهد بود و هنگامی که بی‎‎عمل ماندی، فضل و رحمت خدا تو را کفایت خواهد کرد.

۞     پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: اَلنّاسُ نیامٌ: مردم در خوابند. اینکه اشخاص راه میروند، دلیل بیداریشان نیست، چنان که بعضی اشخاص شبها که در خوابند، بلند میشوند و راه میروند.

۞     جبرئیل به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم عرض کرد: بعد از شما ده بار به زمین میآیم و هر بار چیزی را میبرم؛ یک بار غیرت را، بار دیگر شجاعت را و . غیرت را که میبرد، عصمت جایگزینش میشود و شجاعت را که میبرد، قدرت به جایش میآید و .

۞            حکیمی از محلّی عبور میکرد که استخوانهای جمجمهی سر زیادی در آن بود. به نوکرش گفت: یکی از آنها را بردار و ریگی در داخل سوراخ گوشش بینداز. سوراخ گوش مسدود بود و سنگ داخل نشد. به او گفت: این به درد نمیخورد، بینداز و جمجمهی دیگری بردار و در گوشش ریگی بینداز. ریگ از یک سوراخ داخل شد و از سوراخ گوش دیگر بیرون افتاد. به نوکرش گفت: ا‌ین هم به درد نمیخورد، بینداز و یک جمجمه‌ی دیگر بردار و در گوشش ریگی بینداز. ریگ از سوراخ گوش داخل شد و بیرون نیامد. حکیم گفت: این به درد میخورد. آن را بردار ببریم. اشخاص هم در برابر سخنان حکمت آمیز به همین سه دسته تقسیم میشوند و تنها گروه سوم به درد می‌خورند.

۞            کمال هر شیء در این است که به جایی برود که خداوند او را برای آنجا آفریده است.

۞     درخت‌ها را میبینید که وقتی شکوفه میکنند، برخی از شکوفههایشان در اثر باد و طوفان میریزد و برخی دیگر هم که به میوه تبدیل می‌شوند، هنوز که نارسند، در اثر سرما یخ میزنند و تنها آن مقداری میماند که خدا مقرّر کرده است و کاملاً میرسد و آن‌وقت باغبان آنها را میچیند. خدا هم انسان را وقتی که رسید، میچیند. افرادی که نارس میمیرند، در عالم برزخ و قیامت بالأخره میرسند.

۞     هر چه را که درخور استعداد بشر بوده است، پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم آورد و چیزی باقی نماند تا کس دیگری بیاورد.

۞     ابتدا بشر روی زمین و خاک نشسته و بلکه خوابیده بود. انبیا علیهم السّلام آمدند و گفتند: برای خدا بلند شوید: أن تَقُومُوا ِللهِ. بعضی از آنها بلند شدند. در قیامت آخر همه مینشینند: فِی مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِرٍ: در نشستن‌گاه راستی، نزد فرمانروای توانای عالم هستی. نشستن دنیا کجا و نشستن آخرت کجا؟ آن موت و فنا است و این حیات و بقاست.

۞     ممکن نیست کسی به معرفت‌الله و توحید برسد، ولی علی علیه السّلام را نشناسد. به وادی توحید جز از طریق ولایت نمیتوان رسید. عرفای اهل سنّت مثل محیالدّین عربیها، علی علیه السّلام را میشناختند، ولی چون در بین سنّیها زندگی میکردند، کتمان میکردند و میپوشاندند، ولی در عین حال رسوا شدند و سنّیها آنها را رافضی خواندند. جالب است که عرفای شیعه چون از خدا زیاد حرف میزنند و به ظاهر کمتر از ائمّه علیهم السّلام دم میزنند، شیعهها میگویند سنّی شدهاند. خیلی باید مواظب بود که ندانسته حرف نزد و در مورد دیگران قضاوت نکرد.

۞     امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: مَن یَقبِض یَدَهُ عَن عَشیرَتِهِ فَإنَّما تُقبَضُ مِنهُ عَنهُم یَدٌ واحِدَةٌ وَ تُقبَضُ مِنهُم عَنهُ اَیدٍ کَثیرَةٌ: کسی که دست خود را از یاری و عطا کردن به خویشاوندانش ببندد، جز این نیست که یک دست از جانب او بر روی آنها بسته شده است و دستهای بسیاری از آنان بر روی او بسته شده است.

۞     یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَةِ: دست خدا با جماعت است. در یک مجلس، یک دل میشکند و خدا به سبب همان یک دل، همهی اهل مجلس و حتّی همهی اهل مملکت را مورد رحمت قرار میدهند.

۞            قرآن در مورد مراحل خلقت انسان میگوید: پی در پی به او قوّت و ضعف دادیم و آخر کارش ضعف است. ضعف خیلی خوب است. ضعف از عجز شدیدتر است. در حدیث کساء هم دارد که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به حضرت زهرا علیها السّلام فرمود: اِنّی أَجِدُ فى بَدَنى ضُعفاً: من در بدنم ضعفی مییابم.

۞            کسی که با خواست مردم سر کار بیاید، وجدانش به او میگوید باید برای مردم کار کنی.

۞     همهی دعواهای خلق با یک‌دیگر بر سر مقدّرات الهی است که به دست دیگران برای هر یک از آنها واقع شده است. در این دعواها از همدیگر خیلی کتک میخورند؛ امّا کتکهایی هم که میخورند، برای آنها خاصیّت دارد. آخر کار هم با هم صلح میکنند. آخر جنگها صلح است.  رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند . اینکه قرآن فرمود: آخِرُ دَعواهُم اَن الحَمدُ ِللهِ رَبِّ العَالَمینَ، یعنی آخر همهی دعواها به صلح ختم میشود و همه از خدا شاکر خواهند شد، چون با این دعواها مشیّت الهی که خیر آنها را در برداشت، عملی شد. خود خدا هم که با این دعواها آنچه میخواست عملی شد، وقتی دعوا راه افتاد، فرمود: اَلحَمدُ ِللهِ.

۞     در طول تاریخ هر چند قرن یک بار زمین درد مخاض (درد زایمان) گرفته و بحرانهایی عالم را دربرمیگرفت و پس از آن، یک انسان برجسته از قبیل انبیا و اولیا پا به عرصهی ظهور مینهاد. امروز هم جهان درد مخاض گرفته است.

۞            سر و مغز فراموشکارند و خصوصاً کمی که سن بالا رفت، دچار فراموشی میشوند؛ امّا دل و ایمان فراموشی ندارد.

۞     اینکه صوفیها در حال سماع به دور خود میچرخند و دستهایشان را تکان میدهند، معنایش این است که همه چیزم از بین برود، مهم نیست؛ اصل این است که خودم هستم.

۞     همهی خلق از یهود و نصاری و پیروان سایر مذاهب و ادیان، همه امّت پیغمبر آخرالزّمانند. روز قیامت وقتی هر امّتی به سراغ پیامبر خود رفت و همهی انبیا با امّتهایشان نزد پیامبر آخرالزّمان آمدند و از او طلب شفاعت نمودند، معلوم میشود که همه امّت پیامبر اسلامند. خداوند به پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود تو را برای کافّهی ناس فرستادم و یک نفر از بشر را هم استثنا نکرد. قبول خود خلق هم چندان شرط نیست. امروز همهی مخلوقات، از انسان و حیوان و سعید و شقی، همه بر سر سفرهی حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم رزق میخورند.

۞            در دنیا هیچ عملی بدون قصاص نمیماند. قصاص لازمهی بقای خلقت است. چه خوبی و چه بدی را خدا قصاص میکند.

۞     انسان وقتی به قیامت نزدیک میشود، همه رهایش میکنند؛ زن و بچّه و دوست و آشنا، همه دست از او میکشند. در نزدیکی قیامت، انسان فرد و غریب میشود. قرآن فرمود: کُلُّهُم آتیَهِ یَومَ القِیامَةِ فَرداً: روز قیامت همه را فرد میآوریم. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: طُوبى لِلغُرَباءِ: خوشا به حال غریبها. کسی که در دنیا غریب باشد، در آخرت و نزد خوبان قریب است.

۞            عمر من از همهی شما کوتاه‌تر است، چون همهی گذشتهام را گم کردهام.

۞     تا او را از دور دیدی و از او خوشت آمد، ولو لبت هم به سلام گفتن باز نشد، همین حالتت سلام است و او باید به تو جواب سلام بدهد.

۞     عید بزرگ و اساسی وقتی است که عود به سوی خدا کنیم، آن روز خیلی قیمتی است و سیر به سوی قیامت است. روز عید یَومُ الجَمع، یَومٌ مَجمُوع، یَومُ الجُمُعَه و یَومَ یَجمَعُ الاَوَّلینَ وَ الآخِرین است.

۞     بدنهایی که در قبر نمیپوسد، به این خاطر است که بدن دنیایی صاحبان آنها در دوران عمرشان پوسیده و بدن آخرتی به جایش درست شده است.

۞     امام زمان علیه السّلام که تشریف میآورند، ظالمان را رعب میگیرد. رعب بالاتر از ترس است. رعب که آمد، بدن را از کار میاندازد.

۞            هرکس قویتر و فعّالتر و پر فکرتر است، حسّاسیت داخلی‌اش بیشتر است.

۞     بعضی وقتها که مریض از عیادت کننده قوی‌تر است، در واقع اوست که عیادت کننده را عیادت میکند. در تشییع جنازه بعضی وقتها تشییع کننده قوی‌تر است و جنازه را میبرد و به خدا تحویل میدهد و بعضی اوقات صاحب جنازه قوی‌تر است و مشایعین را با خود به پیش خدا میبرد.

۞     از زمان حضرت آدم علیه السّلام تا پنجاه شصت سال پیش، زندگی بشر یکسان بود و اشخاص در فکر خوراک و لباس و بقیهی ضروریات زندگیشان بودند و همان ضروریات هم بعضی اوقات کم و بعضی وقتها زیاد بود. امّا از آن به بعد همهی همّ بشر مصروف زینت شده است و حتّی از بعضی از ضروریاتش هم برای زینت صرف نظر میکند.

۞     انفاق مال، عبادات ظاهری و جنگ با دشمنان خدا همه جهاد اصغر است. وقتی با دل کار میکنی و از آبرویت خرج میکنی و اخلاق خوب اِعمال میکنی، جهاد اکبر است.

۞            اعمال ظاهری شعائر دینی است و شعار برای به حرکت درآمدن شعور است.

۞     مسجدالحرام و مسجدالنّبی و مسجد کوفه و زیر قبّهی امام حسین علیه السّلام بوی وطن حقیقی انسان را میدهد، لذا مسافر میتواند نمازش را در آن محلها تمام بخواند.

۞     قدر حسینیهی مکتبالزّهرای دولاب را بدانید. وقتی اینجا خانه بود، خیلی از بزرگان از قبیل مرحوم حاج هادی ابهری، مرحوم شیخ محمّدتقی بافقی، مرحوم حاج ملاّ آقاجان زنجانی و مرحوم شاه‌‌آبادی شبهای زیادی را در اینجا به صبح رساندهاند. آثار حضور آن بزرگان در این محل بر جای مانده است.

۞     قم خوب جایی است. من هیچوقت از قم سیر نشدم. همیشه وقتی از قم خارج میشوم، یک نگاهی به پشت سرم دارم. این سرزمین همهاش حرم است؛ سرزمین امن و امنیّت است. مردم آن قانع هستند و آرامش دارند. من در قم تجّاری را ندیدم که خیلی مال داشته باشند و حریص باشند. همهی اینها به خاطر زمین آن است. قُم حَرَمُنا اَهلَ البَیتِ: قم حرم ما اهل بیت است.

۞     حضرت معصومه علیها السّلام دوستان برادرش حضرت رضا علیه السّلام را گرفت و طلبه و عالم کرد. حتّی از نجف هم طلاّب را به قم جذب کرد. هر وقت به قم میروید، قصدتان را فقط زیارت حضرت معصومه علیها السّلام قرار دهید و ابتدای ورود به قم به حرم مشرّف شوید و مقداری در حرم بنشینید و به حضرت عرض کنید آمدهام شما را ببینم. اگر کار دیگری هم دارید، آن را در حاشیهی زیارتتان قرار دهید و چیزی را بر زیارت مقدّم قرار ندهید.

۞            هر کس فاطمهی معصومه علیها السّلام را زیارت کند، مثل این است که برادرش امام رضا علیه السّلام را زیارت کرده است.

۞     اینکه گفته شده است هر کس حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را زیارت کند، مثل کسی است که امام حسین علیه السّلام را زیارت کرده است، بدان راست است. حضرت عبدالعظیم خیلی بزرگ است.