Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






۱۲ـ بی‎نیازی اهل طریقت به مراعات شریعت و بی‎نیازی اهل حقیقت به شریعت و طریقت
تالیفات استاد - کتاب سر حق

همان طور که در فصل‎های پیشین کتاب ذکر شد، برخی از گروندگان به تصوّف وعرفان با تقسیم دین به سه حوزة شریعت یا احکام عملی، طریقت یا خلقیّات و روحیّات درونی، و حقیقت یا معرفت و شهودِ قلبی ناشی از محبّت و عشق الهی، به ترتیب هر حوزه را مقدّمة وصول به حوزة بعد دانسته و در نتیجه اهمّیّت و ضرورت هر یک را محدود به مقطع زمانی قبل از وصول به حوزة بعد می‌دانند. به تعبیر دیگر، شریعت را نردبانی می‌پندارند که به یاری آن می‌توان به بام طریقت رسید و پس از رسیدن به بام، نیازی به آن نخواهد بود، چنان که طریقت نیز به مثابه نردبانی است که به مدد آن می‌توان به بام حقیقت دست یافت و پس از نیل به حقیقت، به مراعات لوازم طریقت نیز احتیاجی نخواهد بود، یعنی با رسیدن به ذی‎المقدّمه و مقصد، شخص از مقدّمه و راه بی‌نیاز می‌شود. با این توجیه، با پیوستن به اهل طریقت، دست از تقیّد به احکام شرع شسته و با واصل به حقیقت پنداشتن خود، خویشتن را از تقیّد به لوازم طریقت نیز مستغنی می‏پندارند و هر خلاف شرع و اخلاقی را بر خود مجاز می‏پندارند و بدان آلوده می‌شوند.

در این مورد نیز اوّلاً همان گونه که در فصل‎های مزبور توضیح داده شد[i] و نیازی به ذکر مشروح مجدّد آن نیست، باید توجّه داشت برخلاف پندار این گروه، شریعت و طریقت و حقیقت، سه جنبه و یا سه بُعد از واقعیّت واحد و غیرقابل تجزیه‌ای به نام دین است که با وجود آن واقعیّت، هر سه جنبه و بُعد، توأماً وجود خواهد داشت. قلب نورانیّت یافته از نور معرفت و شهود عاشقانة حضرت حق، روانی سرشار از فضیلت‌ها و کرامت‌های اخلاقی و روحیّات لطیف و والای معنوی، و چنان روانی، پیکری جلوه‎گاه بروز و ظهور طاعات و عبادات الهی و اعمال و رفتار شایستة انسانی می‌سازد و بین این سه، رابطة ضروری علّت و معلولی برقرار است که رابطه‎ای ناگسستنی است.

ثانیاً قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرماید: ثمّ جعلناک علـی شریعةمنالامرفاتّبعهاولاتتّبعاهواءالذّینلایعلمون.انّهملنیغنواعنک مناللهشیئاً.وانّالظّالمینبعضهماولیاءبعضواللهولیّالمتّقین.هذابصائر للنّاس و هدیً و رحمة لقومٍ یوقنون. أم حسب الذّین اجترحوا السّیّئات ان نجعلهم کالذّین امنوا و عملوا الصّالحات سواء محیاهم و مماتهم ساء ما یحکمون. و خلق الله السّماوات و الارض بالحقّ و لتجزی کلّ نفس بما کسبت و هم لا یظلمون. أفرایت من اتّخذ الهه هواه و اضلّه الله علی علم و ختم علی سمعه و قلبه و جعل علی بصره غشاوة. فمن یهدیه من بعد الله افلا تذکّرون:سپس تو را بر شریعتی از امر (دین یا سرچشمه گرفته از عالم امر) قرار دادیم؛ پس آن را پیروی کن و هوس‌های کسانی را که نادانند پیروی مکن. آن‌ها هرگز تو را از خدا بی‌نیاز نمی‌کنند و ستمکاران (گناهکاران) بی‌گمان دوست و پشتوانة یکدیگرند و خدا دوست و پشتوانة پرهیزکاران است. این بصیرت‌هایی برای مردم و هدایت و رحمتی برای گروهی است که یقین می‌آورند. آیا کسانی که مرتکب بدی‌ها شده‌اند، پنداشته‌اند که آنان را مانند کسانی قرار می‌دهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، و زندگی و مرگشان با آن‌ها یکسان است؟ چه بد داوری می‌کنند! و خدا آسمان و زمین را به حقّ آفرید و تا هر کس به موجب آنچه به دست آورده و عمل نموده، جزا داده شود و به اینان ستم نمی‌شود. پس آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را معبود خود قرار داد و خدا او را آگاهانه در گمراهی واگذاشت و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر دیده‌اش پرده افکند؟ پس آیا بعد از خدا چه کسی او را هدایت خواهد کرد؟ پس آیا پند نمی‌گیرید؟[ii]

بر اساس آیات فوق، اوّلاً خود پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم که بزرگ‌ترین عارف تاریخ خلقتند، موظّف به تبعیّت از شریعت می‌باشند، چه رسد به پیروان آن حضرت. ثانیاً پیامبر اکرم و پیروان ایشان مجاز به تبعیّت از نادانانی که به پیروی از هوای نفس دعوت می‌کنند، نیستند و اگر به جای تبعیّت از احکام شرع، از هوای نفس پیروی کنند، در پیشگاه پروردگار راهی برای مبرّا ساختن خود ندارند. ثالثاً گرچه کسانی که به احکام شرع بی‌اعتنایی نموده و مرتکب معصیت می‌شوند با تأیید یکدیگر می‌پردازند و با هم رفاقت دارند، امّا اگر کسی طالب است که از دوستان و اولیای خدا شود و مورد تأیید و محبّت خداوند قرار گیرد، باید راه پرهیزگاری و اجتناب از آنچه را شریعت مجاز نمی‌داند، در پیش گیرد. رابعاً گرچه شریعت‌گریزان، تأکید بر تبعیّت کامل از شریعت را قشری‌گری و کوتاه‌فکری می‌شمارند، امّا به واقع، تأکید مزبور مایة بصیرت همة انسان‌ها بوده و برای اهل یقین که به قلّة عرفان دست یافته‌اند، موجب هدایت و رحمت الهی است. خامساً کسانی که می‌پندارند با بی‌اعتنایی به شریعت، از مؤمنانی که به احکام شرع عمل می‌کنند، کمتر نیستند و در دنیا و آخرت با آن‌ها یکسانند، به شدّت در اشتباهند؛ زیرا خلقت عالم بر اساس حقّ و عدل صورت گرفته و دستاورد هر کس مطابق همان چیزی است که انجام داده است. سادساً کسانی که به جای شریعت، از هوای نفس خود پیروی می‌کنند، به جای خدای صاحب شریعت، هوای نفس خود را می‌پرستند و خدا نیز آنان را در گمراهیشان، به خود وامی‌گذارد و از دیدن و شنیدن و درک حقایق، محرومشان می‌سازد و از این گمراهی راه نجاتی نخواهند داشت. در پایان نکات ششگانة فوق، خداوند مسلمانانی را که به شریعت بی‌اعتنایند، مخاطب قرار داده و از آن‌ها می‌پرسد: آیا به خود نمی‌آیید و از بی‌راهه‌ای که به سبب محرومیّت از علم و آگاهی و تبعیّت از هوا و هوس، به آن دچار شده‌اید، باز نمی‌گردید؟

قرآن کریم در بیان مایة اصلی انحرافات و گمراهی‌هـای بشر می‌فرماید: ان یتّبعون الاّ الظّن و ما تهوی الانفس و لقد جاءهم من ربهم الهدیٰ:جز از گمان و آنچه نفس‌ها هوس می‌کنند، پیروی نمی‌کنند؛ در حالی که از جانب پروردگارشان برای آن‌ها هدایت آمده است.[iii]انحراف مورد بحث، یعنی بی‌اعتنایی به احکام شریعت هم از این قاعده مستثنی نیست. کسانی که به این گمراهی دچار شده‌اند نیز از یک سو، به خاطر بی‌بهره بودن از علم دین و جهالت نسبت به معارف اسلام، در فضای توهّمات جاهلانة خویش، سخنان بی‌پایه‌ای را به هم می‌بافند و با عبارت‌پردازی‌های ذوقی و هنری، به آن زیبایی می‌بخشند و به سبب زیبایی و روانی سخن، محتوای آن را حقّ پنداشته و معیار عمل قرار می‌دهند؛ و از سوی دیگر، دانسته یا ندانسته، به اقتضای خواسته‌های نفس، که چیزی جز شانه خالی کردن از تحمّل زحمت انجام تکالیف شرع و غوطه‌ور شدن در لذایذ حیوانی نیست، بی‌اهمّیّت شمردن شریعت را دلچسب و مطبوع می‌بینند و به آن روی می‌آورند.



  1. [i]. ن.ک. به: صفحة ۵۱ تا ۵۳ همین کتاب. 
  2.  [ii]  . سورة جاثیه، آیات ۱۸ تا ۲۳/ 
  3. [iii]. سورة نجم، آیة ۲۳/