Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


دوشنبه ۳ دی
۱۴۰۳

21. جمادي‌الثاني 1446


23. دسامبر 2024






فهرست مطلب
سالک باید چگونه باشد (۲۳۶ف۱–۲۳۷ف۱)
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 1
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 2
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 3
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 4
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 5
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 6
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 7
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 8
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 9
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 10
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 11
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 12
سالک باید چگونه باشد (236ف1–237ف1)، صفحه ی 13
تمامی صفحات

چیزی می سازند؛ آخرش که می خواهند خراب کنند آن قدر کِیف می کنند که موقع ساختنش آن قدر کِیف نکردند. پس پنج خصلت شد؛ اوّل  اینکه اهل گریه اند. دوم اینکه در یک زمین ساده و خاکی جمع می شوند، اهل تشریفات نیستند. سوم اینکه بدون  کینه با هم دعوا می کنند. دعوا می کنند؛ امّا کینه به دل نمی گیرند بعدش هم با هم آشتی می کنند. بعضی از این آدم بزرگ ها که بزرگیشان هم ظاهراً به هیکلشان است خواهر و برادر بیست ساله با هم قهرند، کینه ی هم را به دل گرفتند که فلان روز تو فلان حرف را به من زدی به هیچ قیمتی هم نمی شود آشتی شان داد. چهارم؛ برای فردا چیزی ذخیره نمی کنند. پنجم؛ می سازند و خراب می کنند. یکی از خصوصیّات دیگری که بچّه ها دارند این است که به  اسباب و وسایل ظاهری توجّه ندارند؛ چون از عالم توحید آمدند. وقتی هنوز کوچک هستند، خیلی درگیر اسباب و وسایل نیستند. ما پدر و مادرها نبوغی داریم، خدا می داند به اسم تربیت چه بلایی به سر بچّه هامان می آوریم. چنان اینها را اسیر توجّه به اسباب و وسائل می کنیم که کلاًّ «مُسَبِّبَ‏ الْاَسْبابِ»  از فکر و ذهن و خاطرشان برود. همه چیز را در گرو همین محاسبات ظاهری خلقی به اسم تربیت به بچّه ها القا می کنیم؛ از خدابینی در زندگی دورشان می کنیم. بچّه های کوچک هنوز این طوری نشدند، خیلی قشنگند، اصلاً به اسباب و وسائل ظاهری توجّه ندارند. مثلاً بچّه تنها در اتاق بازی می کند، گرسنه می شود، سرش را بالا می گیرد و می گوید: من گرسنه  هستم. به چه کسی می گفت من گرسنه ام؟ نه پدر بود نه مادر بود نه کسی بود که بشنود؛ ولی او می گوید من گرسنه ام؛ او فطرتش بیدار است. اگر پدر و مادر بگویند: بچّه جان هنوز غذا نپخته است؛ برادرت رفته نان بگیرد و هنوز نیاورده. می گوید: مگر نمی فهمی من گرسنه ام. اصلاً اسباب و وسائل برایش معنا ندارد، او به جای دیگری وصل است، توجّه اش به جای دیگری است، جایی که دیگر اسباب و وسائل لازم نیست. «اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ



 

افزودن نظر

هرگونه نظرات توهین آمیز و نسبتهای غیر مسلم احراز نشده و خلاف شرع حذف خواهد شد





کد امنیتی
بازنشانی